2777
2789
عنوان

پرستار بچم

| مشاهده متن کامل بحث + 307 بازدید | 22 پست

کاش مادرت دلش بزرگتر بود

عزیزتر از نوه کی هست

البته مادر شوهر عوضی من تو یه ساختمون بودیم یه روزم بچه مو نگه نداشت تو برف نیم متری و آفتاب مرداد میبردمش مهد کودک

الهیییییییییییییییییییییییییی به زمین گرم بخوره پس فطرت خبیث 

مادرم هم زیاد اهل همکاری نبود

اما من عاشق اینم که بچه های دخترمو بزرگ کنم

ای خدا منو سالم نگه دار تا کمبودای خودمو واسه دخترم جبران کنم

یادش میوفتم تپش قلب میگیرم

17  ساله میگه مریضم مریضم هیچ مرگشم نیست

همچین  که کسی میگه بریم بیرون فوری لباس پوشیده دم دره نکبت الهیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ور بپری

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کاش مادرت دلش بزرگتر بود عزیزتر از نوه کی هست البته مادر شوهر عوضی من تو یه ساختمون بودیم یه روزم ...

بخدا دل مامانم خیلی بزرگه. خیلی باهام همکاری کرده. اما همینطور که میگی مادرشوهرم یه ساعت تا الان بچه رو نگرفته. حتی تعارف هم نمیزنه. مامانم هم فکر کنم به خاطر شرایط کرونا ترسیده. چون خودم و شوهرم و بچم کرونا گرفتیم چند ماه پیش و خوب شدیم. تو اون مذت مرخصی بودیم و بچه رو نبردیم اونجا. اما الان فکر کنم ناراحته که یه وقت باز دوباره بگیریم و به اونجا منتقل کنیم. نمیدونم حدس خودمه. خودش چیزی نمیگه. چندبار پرسیذم اذیت میشی میگه نه. حرفهام منظوری ندارم. اما خب من غرور و شخصیتم له میشه مخصوصا جلوی شوهرم. خود شوهرم هم همیشه میگه دم مامانت گرم که تا الان همکاری کرده مامان خودم که هیچی. دیگه وقتی مامانم هر از گاهی چیزی میگه با خودم میگم الان شوهرم تو دلش داره همون فکری که راجع به مامانش میکنه درباره مامان من میکنه.

کاش خودتون از بچتون مراقبت کنید واقعا وظیفه هیچکس نیست نگه داری از بچه شما شاید اون جیزی نگه ولی واقعا مادر سما الان سنی ازش گذشته و احتیاج به استراحت داره و حوصله سر و کله زدن با بچه رو نداره درسته نوه ست و خیلیم عزیزه ولی حتما دیگه توانش خارجه که به شما گفته من درکشون میکنم چون ماهم درگیر این موضوع هستیم و واااقعا سخته  برادرم بچشو میزاره پیش ما هر روز .منکه جوونم واقعا دیگه اعصابم نمیکشه دیگه مادرامون که سنی ازشون گذشته بنظرم بیشتر از یکی دوساعت اونم هفته ای یکی دوبار خسته کنندست شما بفکر پرستار باش یا کارو کنسل کن چی از بزرگ کردن و وقت گذرونی با بچت شیرین تر

کی فکرشو میکرد‌ یه روزی حرفامونو به آدمایی بگیم که تاحالا ندیدیمشون...!🥲🥲🥲
کاش مادرت دلش بزرگتر بود عزیزتر از نوه کی هست البته مادر شوهر عوضی من تو یه ساختمون بودیم یه روزم ...


وا چه کینه ای اول از همه دلتو صاف کن  بعد از خدا بخواه این چیزارو. هیچ کس وظیفه نداره در قبال بچه شما مادرشوهرشما و مادرشما بچه داریاشونو کردن میگه مادرم هیچی نمیگفت الانم غیرمستقیم میگه بیچاره حتما اذیته. حال الان خود 20 و اندی 30 سالتو با اون بندگان خدا با 60 70 سال سن مقایسه نکن. دلتو صاف کن این همه کینه و نفرین از مادرها اونم اصلا خوش نیست و این دلی که من میبینم محااااله چندصباح دگ تره برا کسی خورد کنه چه برسه نگهداری بچه کسی

وا چه کینه ای اول از همه دلتو صاف کن  بعد از خدا بخواه این چیزارو. هیچ کس وظیفه نداره در قبال ب ...

لطفا از چیزی خبر نداری نگو

کافر تو یه ساختمان باشه با کسی تو نیم متر برف میگه بچه رو نبر

و کلی کثافتی و خسیس بازیای دیگه

خاک بر سر اون و همه خسیسا بدبختا بخیلا که حتی نوه خودشونو سپر کینه و رفتار زشت میکنن

منو میچزوند در واقع خدا از نمیگذره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792