سلام دوستان
خلاصه بگم خونواده شوهرم خیلی توی زندگیمون دخالت داشتن و توقع داشتن ۲۴ ساعت پیششون باشیم هیچ اختیاری نداشتم مادرشوهرم برای کل روزم برنامه ریزی میکرد و هرجا اون میگفت باید میرفتیم
با شوهرم دو دقیقه تنهام نمیذاشت
همرامون میومد
تا اینکه زدم به سیم آخر و یه دعوا راه افتاد و لفظی بود تا اینکه مادرشوهرم پاشد زد تو گوشم ...!
الان سه ماه از اون دعوا میگذره و قطع رابطم باهاشون اما شوهرم ناراحته همش
این هفته تولد شوهرمه و میگه دوس دارم باهم جشن بگیریم و دعوتشون کن بیان طبقه بالا
بنظرتون کار درست چیه ؟ چجور برخورد کنم با این قضیه ؟