2777
2789
عنوان

رمان...!

8738 بازدید | 73 پست

بچه ها کسی رمان ایرانی عاشقانه خونده که خیلی خوب باش ؟میشه اسمشونو بگید؟ 

دلم میخواد یه رمان خوب بخونم   خیلی وقته یه رمان خوب نمیتونم پیدا کنم که دلمو نزنه همون اولاش ول نکنم   

ممنون میشم بگید   

😍 خدا جونم شکرت به خاطر کنجدی که بهم دادی.خودت مواظب تو دلیم باش 😍

رمان های ناهید گلکار همشون قشنگه

آدم فقط پیش خدا تنها نیست........❤  خدای تو عذاب میکند ، خدای من می‌بخشد! خدای تو غضبناک است ، خدای من مهربان است ! خدای تو شعله ی آتش را زیاد میکند ، خدای من در های بهشت را باز میکند! تو با کوچکترین گناهی از درگاه خدایت رانده می‌‌شوی ، من با بزرگترین گناهم در آغوش خدایم جا می‌گیرم !تو مسلمانی، من هم مسلمانم ! خدای تو در مسجد است ، در سجاده است ، در جانماز است ، خدای من اما همین جا ست! کنارم نشسته ، نوازشم می‌کند ، با من چای مینوشد ، کتاب میخواند ، به دیگران لبخند میزند ، برایشان دست دوستی تکان می‌دهد! تو از خدایت میترسی ، من به خدایم عشق می‌ورزم!😊❤ لا اله الّا انت سبحانک انّی کنت من الظّالمین 💔 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من یه رمان همین سایت خوندم...تا صب تو خواب ولم نمیکرد 😑

احساس خفگی بهم داده بود😔

دیگه هیچ رمانی نمیخونمممممم

فقط 5 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
دوستان اگر سوالی در زمینه" مشاوره خانواده" و "پیش از ازدواج" دارین تا جایی که بتونم راهنماییتون میکنم و درخدمتم🌱

طلاهای این شهر ارزانند

طعم شاهتوت 

نقاب 

گوشماهی 

اقا و خانم هیچکس 

عصیانگر انلاینع 

جگوار انلاینع 

من خیلی رمان خوندم اما هیچکدوم قلمشون ب اندازع اینا اوکی نبود ینی عالی

وقتی با من حرف میزنی رفتار ارزونتو بزار توی جیبت:)                                              هیتلرم خوبه ها، اما من عاشق با پنیه سربریدنای چرچیلم                                                                                                                           https://t.me/Hich_zh

رمان گناهکار محشره دوتا گناهکار هست اونی رو بخون که نقش اولش آرشام اسمشه  قول میدم پشیمون نمیشی من ده بار خوندم تا حالا همین الان یادش افتادم بازم میخونمش😍😍

اعتقادات هرکسی مثل مسواکه خواهشا تو حلق بقیه نکنین!!!مچکر  سنگین باش سبک ها رو باد میبره    .
من یه رمان همین سایت خوندم...تا صب تو خواب ولم نمیکرد 😑 احساس خفگی بهم داده بود😔 دیگه هیچ رمانی ...

اسمش چی بود؟

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
رمان گناهکار محشره دوتا گناهکار هست اونی رو بخون که نقش اولش آرشام اسمشه  قول میدم پشیمون نمیشی ...

میگم اب دوغ خیاری نیست؟انگار مال ۱۸ساله ها باشه؟

انصاف نیست یکبار به دنیا آمدن واین همه مردن..

من قبلا روزی یه رمانو میخوندم ولی تنها رمانی که هیچچچ وقت یادم نمیره و قشنگ بود و هیچوقت پی دی افشو پیدا نکردم روز حسرت بود



رمانای پگاه هم دوست دارم

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
من یه رمان همین سایت خوندم...تا صب تو خواب ولم نمیکرد 😑 احساس خفگی بهم داده بود😔 دیگه هیچ رمانی ...


  چرا؟چه رمانی بود مگه؟

😍 خدا جونم شکرت به خاطر کنجدی که بهم دادی.خودت مواظب تو دلیم باش 😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز