ناهار خوردیم و کمی با بچه ها بازی کردم.
دو نوبت ب آریو ۵ قطره گریپ میکسچر دادم. یک کم آروم تره.
صبح چند تیکه ظرف مونده بود ، شستم .
بعد از ناهار هم ظرف ها رو زود شستم ک نمونه.فقط دیگ ها موند و سبد و ظرف سرخ کن.ک بعدا رضا زحمتشون رو کشید.
امروز ب آریو کمتر فرنی دادم.
و البته زیاد هم نمیخورد.
همش میخواد یه چیزی رو ببره توی دهنش.
اما حس میکنم گریه هاش برای دندون نیست.
زنگ زدم مطب دکترشون و سوال هامو پرسیدم از منشی.جواب هاشو برام پرسید .
علی با خودش بازی میکرد و آواز میخوند.اما داداشش همش نق داشت.
سیب پوست کندم و دهنشون گذاشتم تا به لثه هاشون بکشن.
علی دوست داشت اما آریو باز وسطش گریه کرد.
علی هنوز هم خودش میخوابه ، ولی دمر.
بعد ک میرم برگردونمش بیدار میشه.
جدیدا آریو سرش رو زیاد بالا پایین میکنه ، وقتی ک دمر هست.انقدر اینکار رو میکنه تا خوابش میبره.
سرش ک میاد پایین چرتش پاره میشه.
علی عاشق قطره خوردنه و وقتی تموم میشه گریه میکنه ولی آریو با اکراه میخوره.
عصر
کلی برنج شستم برای آرد کردن.
علی خودش خوابید و آریو هم داشت میخوابید ، ولی دلم نیومد ، رفتم و شیرش دادم تا بخوابه.
قبلا تحت هر شرایطی بود با شیر خوردن آروم میشد.الان ولی نه ، اذیت باشه اصلا شیر نمیخوره.
ولی علی مثل اون شده.همش در حال خوردنه.
همیشه قبل از ۹ میخوابن.
علی ولی نتونست بخوابه.چند بار خوابش کردم و با کوچکترین صدا بیدار شد ، ب ۵ دقیقه نرسیده.
بالاخره آریو قبل از ۹ خوابید و نه و نیم بیدار شد.
شام خوردن و محمد باهاشون بازی کرد .
رضا برای شام استیک گذاشت ک محمد درست و حسابی نخورد.
از غروب ب بعد آریو بهتر شده بود.
جدیدا دوقلو ها با هم ارتباط حسی بر قرار میکنن.
علی توی صورت آریو نگاه میکنه و میخنده و آواز میخونه تا اونم بخنده.
آریو موهای داداشش رو لمس میکنه و نازش میده.
وقتی کنار هم میذارمشون دیگه مثل قبل نیست ک هر کدوم مشغول خودشون باشن.گاهی با یه وسیله بازی میکنن، مشترک .
ساعت ده و نیم بالاخره علی خوابید و آریو ۱۱.
مرحله آخر آریو رو کشیر دادم گذاشتم روی پا و علی توی بغلم.
وقتی خوابید گذاشتمش روی ملحفه.
محمد هم ک پیش باباش بود ، بالاخره برای خواب اومد پیش ما و بین بچه ها خوابید.
بعد از خواب جا ب جاش کردم.
علی رو هم جای خودش گذاشتم ، آریو ک روی پام خوابیده بود رو گذاشتم سر جاش.
بیدار شد.کنارش دراز کشیدم و شیر دادم و برای اولین بار باهاش خوابیدم و بعد از خوابیدن بچه ها پا نشدم ب کاری برسم.
میشه گفت چندین ساعت زودتر و بیشتر خوابیدم.ولی بازم صبح خوابم میومد.