شوهرمودوس ندارم هرهفته خونمون دعواراه میندازه سرچیزای بیخودبه من شک داره بددهن تهدیدم میکنه دیگ خسته شدم دوتاپسردارم دلم میخواد ازش جداشم راحت شم
بساز همه راهها رو برو از تغییر در اخلاق خودت تا شرایط دیگه... به تنگنا افتادی راه آخر که طلاقه رو انتخاب کن
پسرات چند سالشونه ؟؟
منم مثل تو هستم هوووف
وای خدا رحمت کنه بابامو اونم همینجوری بود اما مامانم به خاطر ما موند 😞بمیرم براش عذاب وجدان دارم کاش بتونم جبران کنم
ی روز خوش از این زندگی نکبت ندیدیم😔
منم شوهرم عصبیه دیشب گعتم بریم بیرون دور بزنیم . سر یه چیزی چنان داد سرم منکه همیشه باهاش یحث میکردم سکوت کردم چون واقفا حوصلشو نداشتم اونم خداروشکر ساکت شد ودیگ باهاش حرف نزدم تا صبح
۹ماه بودباهمسایه بغلیمون رفت وآمدداشتیم زنش خوشگل بوداین باهاش شوخی میکردبعدمیگفت مثل خواهرمه ولی منوشوهرش خیلی مودب باهم صحبت میکردیم تازگیاکه ماهم شدیم مثل اینادوبارباهم شوخی کردیم بمن میگ تو میدیدی توروهیزنگامیکنه ولی چرابمن نگفتی پس دوس داشتی
نمیدونم چی بگم والا بچه بزرگ داری اگه خودت درآمد نداری طلاق گرفتن تو این شرایط سخته حتما باید یه پشتوانه داشته باشی ولی میتونم بگم خودتو فدا نکن
ما نیومدیم تو این دنیا که اخلاق گنده بقیه رو تحمل کنیم جوری زندگی کن که پشیمون نباشی همه جوانب رو بسنج هرجور که خودت راضی هستی زندگی کن ولی یادت نره که نسبت به بچه هات مسئولی قرار نیست بخاطر اونا خودت رو ندیده بگیری ولی بدون که عامل وجود اونا خوندی پس مسئولی . برات دعا میکنم انشالله که بهترین ها برات اتفاق بیافته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
