دوشنبه هفته قبل با شوهرم دعوام شد طلاهامو گذاشتم تو کیفم وقتی خواب بود زدم بیرون اما با ماشن اومد دنبالم گفتم بزار یکم قدم بزنم بر میگردم وقتی برگشتم کیفمو گذاشتم تو راهرو یکی دوساعت بعدش راهی شدیم رفتیم تهران خونه مامانم ماشینو با وسایل نیم ساعت گذاشتیم دم ددر پارکینگ ولی همسایه ها دم در نشسته بودن چنتا پیرزن بودن بعدم ماشینو گذاشتیم داخل کیفنو اوردم بالا دیدم طلاهام نیست😭😭😭جعبه هاش بود یه دسبند بدلم بود ولی هیچیچی از طلاها نبود ب شوهرم گفتم تو برداشتی گفت نه ولی من اصرار کروم ک نو برداشتی گفت بعد بهت میگم کجاست