بچه اخر خانواده بودم. همیشه حتی کوچک ترین کارامو بقیه برام کردن و اعتماد بنفس انجام ی کار بانکی کوچیک حتی ازم گرفته شد، فعلا با همسرم شهر غریب زندگی می کنم همیشه با شوهرم اینور اونور رفتم با ماشین، حالا امروز ی فرصت کاری پیش اومد برام می رم برای شرایط شو پرسیدن، باید با اسنپ برم و بیام استرس گرفتم از صب هم بخاطر کارم که نمی دونم چطور قراره باشه هم اینکه ایندفه خودم میرم. نمی دونم کسی تا بحال مث من بوده یا نه؟؟؟؟ باید جای من باشین تا درک کنین کسی که اینطور حسی داره اول خودش زجر میکشه.
الان اگه عنوان میزاشتم بگین به مادرشوهرم چی بگم همه نظر می دادن.
واقعا هیشکی مث من نیس؟
من بودم اما الان همه کاری میکنم
نصفه شب بیرونم لازم باشه میرم چه با ماشین خودم یا آژانس
اصلا نگران نباش
فقط با شرایط مواجه بشو
مرسی که جواب دادی ... احساس می کنم نی نی سایت فقط شده حرفای خاله زنک بازی غیر از این باشه اصلا حتی مشکل ادم رو نمی خونن شاید کوچیک ببینن مشکل رو. ادم واقعا از وابستگی بیش از حد به بقیه توی کاراش اذیت میشه خوشحالم تو با ترست مواجه شدی
سلام عزیزدلم😘😘😘😍شرایط شمارو داشتم اما به قدرت درونت باور داشته باش و بدون که 👇
https://www.instagram.com/p/CD6tMpjhQdM/?
و هرکس باید از نقطه ای شروع کنه تا یک خط کامل بشه و در اخر یک کتاب نوشته بشه❤
قطعا میتونی مهم نیست چه کاری و چطور
اونیکه مهمه اینه که از یجا شروع کنی
و اعتماد به نفس درباره شغل بیرون از خونه برات وجود داره فقط تابه الان باهاش مواجه نشده بودی💜
اصلا نگرانش نباش به چیزی فکر نکن فقط به تنها چیزی که فکر میکنی این باشه که" انجامش میدم"
بله عزیزم منم همین مشکلوداشتم چون همیشه تحت حمایت و کنترل بودم ینی همون دوستی خاله خرسه ی خودمون،یادم نمیره بعدازدواجم بابت همین وابستگی چقدخودم وشوهرمواذیت کردم دائم درحال غرزدن بودم ک باهام بیااینوراونور.ولی وقتی یادگرفتم فقط بخودم تکیه کنم وبکسی نیازمندنباشم همه چیزتغییرکرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
