چیکارشون کنم؟ واقعا ی شب میریم خونع مامان بزرگم خودشونو جررر میدن که پول ندارم و همش دعوا دارن سر همع چیز تلوزیون نمیزارن روشن کنیم داییم میگه خراب میشه تلوزیون یا روشنش کنه صداش و خیلی کم میکنه در حدی نشنویم میگه زنگ نزن به خاله ها بیان اینجا چون سر و صدا میکنن از اون ور با اینکه بخدا همع چیز میبریم بیشتر اوقات برای یک شب خودشونو میکشن هروقت رفتیم پشیمون برگشتیم الان حالم خرابه چندماه نرفتم روستا نرم دیونه میشم تو خونه دلم اونجارو میخواد هیچکدومشون آدم نیستن چیکار کنم اخع😭
نه پدری نه مادری
خودت رو کوچیک نکن دختر
عزیزم...سخت نگیر بزار کم کنه صدا رو....تو رفتی با بقیه معاشرت کنی.رو مخ هست ها..ولی تو سخت نگیر که کیفشو ببری
میگم اصلا نمیزارن تا حرف می‌زنیم داییم بهمون فحش میده میگه آروم خفه شید یا میگه وای باز شما اومدید
بهمون میگه گرگ های گشنه🫤درصورتی خودش میاد ی هقته خونه ما میمیونه میخوره میخوابه هر غلطی میخواد میکنه
بعدم ما میریم همع چی میبریم میخوایم دور هم خوش باشبم نیمزارن
یا اقاجونم همش میگه پول ندارم همه چی گرونه و دعوا راه میندازه
چند وقت به بار. دوشب میمونید.؟
خب شما راهشون ندید درو باز نکنید احترام دوطرفه است ما فامیلمون عین شماست میاد حونه ما میگه میخند میخوره وقتی میریم خونش عین برج زهرمار بچهاشو دعوا میکنه الکی دادمیزنه تهش ماهم قطع رابطه کردیم اعصاب ادم خرد میشه ازاین مسخره بازی شعور ندارن
