هیچ وقت فکر نمیکردم به این قضیه عمیقا فکر کنم.ولی واقعا خستم. حس میکنم ته چاه گیر کردم نفسم بالا نمیاد هر آن احتمال اینکه گرگ ها حمله کنن هست و به شدت میترسم .
به شدت میترسم از وضعیتم .
امیدی هم به اینده ندارم و هیچ ارزویییی
فقط از گناهش میترسم. میترسم خدا هم رو برگزدونه اخه خیلی سختی کشیدم تمام عمرم از ترس از دست دادن زندگی کردم....
به نظرتون خدا میبخشه؟