من فامیلامون خودشون رو کشتن که واسه جهیزیه ات جشن بگیر که بیان ببینن چون اولین نفری تو فامیل بودم که خیلی وسیله که بقیه تو فامیل نمیگیرن رو داشتن و اینکه ما رسممونه جهاز کاملا با دختره
ولی حریف من نشدن که بگیرم گفتم یکی این رسم غلط رو انجام نده یکیه
سر سیسمونی دخترمم همینطور هروقت به دنیا اومد هرکی اومد دیدنش رفت تو اتاقش وسیله هاشو دید البته اون سنگ تمومی که برای جهیزیم گذاشت بابام اجازه ندام برای سیسمونیم بذاره و خیلی چیزای غیرضروری رو نگرفتم