2777
2789
عنوان

من دیگه کشش کرونا رو ندارم

115 بازدید | 14 پست

وسواس بودم وسواسی تر شدم..دارم نابود میشم..‌مدام هم میگم دیگه نکنم ولی روانم آروم نمیگیره...شاید هم کار من درست باشه نمی‌دونم..ولی با بقیه که مقایسه میکنم اونا خیلی راحت دارن زندگی میکنن...خدا..غلط کردم..ما رو به زندگی قبل برگردون لطفا

2 ماه دیگه واکسنش یا زودتر میاد . اینهمه تحمل کردیم 2 ماهم روش 

 وقتی خدا از پشت دست‌هایش را روی چشمانم گذاشت؛ از لای انگشتانش آنقدر محو دیدن دنیا شدم که فراموش کردم او منتظر است تا نامش را صدا کنم.   الحمد الله الرب العامین ک در تاریخ 99/9/9 بهترین اتفاق زندگیم میفته                                          

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بیرون رفتن از خونه برام عذابه...

از اینکه مجبورم بریم خرید خورد و خوراک اذیت میشم.

برگشتن به خونه و لباسایی که احساس میکنم پوشیده از کروناست و با چه ترتیبی باید چه کارهایی بعد از اومدن به خونه انجام بدیم بدون اینکه حتی گوشه لباسامون به در و دیوار خونمون برخورد کنه...خسته شدم از این وضعیت

2 ماه دیگه واکسنش یا زودتر میاد . اینهمه تحمل کردیم 2 ماهم روش 

میگن نمیاد...میگن بیاد هم معلوم نیست چقدر جوابگو باشه..میگن این لعنتی حالا حالا ها هست..بخدا اگر فقط دو ماه باشه من جشن میگیرم..از الان نگران روز زایمانم هستم

بیرون رفتن از خونه برام عذابه... از اینکه مجبورم بریم خرید خورد و خوراک اذیت میشم. برگشتن به خونه ...

ن دیگ در این حد.. افراط توی بهداشت خوب نیست در بیار بنداز ماین و دستاتم بشور

 وقتی خدا از پشت دست‌هایش را روی چشمانم گذاشت؛ از لای انگشتانش آنقدر محو دیدن دنیا شدم که فراموش کردم او منتظر است تا نامش را صدا کنم.   الحمد الله الرب العامین ک در تاریخ 99/9/9 بهترین اتفاق زندگیم میفته                                          
بندازم کجا ؟

تو ماشین لباسشویی

 وقتی خدا از پشت دست‌هایش را روی چشمانم گذاشت؛ از لای انگشتانش آنقدر محو دیدن دنیا شدم که فراموش کردم او منتظر است تا نامش را صدا کنم.   الحمد الله الرب العامین ک در تاریخ 99/9/9 بهترین اتفاق زندگیم میفته                                          

اگر نى نى ندارى الان روزهاى عالى واست هست 

منم وسواس بودم الان بدتر و وقتى كه بچه كوچيك هم داشته باشى بدتره 

من اصلا با دخترم بد حرف نميزنم يا صدام بالا نميرفت اما الان سر شستن دست و دست به ماسك نزن و دست به چشمت نزن گلها روانى ميشم 😭ترجيح ميدم هيچ جا نرم كه اونم نميشه بچه تو خونه ديوونه ميشه 

دلت بزار پيش بچه دارا واست راحتتتر ميگذره

میخام برم شهرستان خونه مادرم اینا عذابه برام..چرا ..چون استرس دارم چمدون  و وسایلمون رو چه جوری ببریم پایین تو پارکینگ بدون اینکه به در و دیوار بخوره؟ کل ماشین قبلش باید با الکل تمیز بشه چون میخام هفت ساعت راه تو ماشین بشینم...

نگران زایمانم هم هستم که نزدیکه

میخام برم شهرستان خونه مادرم اینا عذابه برام..چرا ..چون استرس دارم چمدون  و وسایلمون رو چه جوری ...

اينم يه دوره اى از زندگيمونه سخته ولى بايد سپريش كنيم 

رعايت بكنيم و تا اونجا كه ميشه جايى نريم و بقيش رو بسپريم به خدا عزيزم

اگر نى نى ندارى الان روزهاى عالى واست هست  منم وسواس بودم الان بدتر و وقتى كه بچه كوچيك هم داش ...

من استرس زایمان رو دارم..یه ماه دیگه زایمان دارم.‌بعذش نمی‌دونم با بوه‌کوچیک چطوری کارامو‌ بکنم...

منم ازبیرون رفتن بیزارم میام بایدسریع خودم وبچه هابریم حمام لباس هاجداجداشسته بشه گوشی هاوکیفاشسته ک ...

خب این شد زندگی که داریم..درکت میکنم..خیلی سخته..منم مثل خودتم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز