تازه مغازه روبازکرده بودم یه آشنا ازجلومغازه ردشدکه البته شوهرم واون باهم حرف نمیزنن سریه مشکلی... بعدمن سرم پایین بود یهوسرموبالااوردم دیدم اون مرده زل زده به تومغازه باماشین اروم اروم ردشد.من شوهرموگفتم عه فلانی بودا زل زده بودتومغازه.... یهودادزدچرانگاش کرد وتغلط میکنی سرتوبالامیاری تاببینی😐 گفتم بروباباروااانی دادکردسرم خفه شونیشگون گرفت همون لحظه مشتریم دم درمغازه اومددید😔😢 منم حرصم گرفت شوهرم داشت میرفت بیرون ازمغازه بهش گفتم خاااک توسرت جلومشتری😑😑😑😢
وقتی مشتری رفت اومدتومغازه گفت به من گفتی خاک توسرت دارم برات بعدم گازدادباماشین رفت😔😔😔😔😔😔
یعنی اشتباه کردم؟؟اخه حرصم دراومد اه چه روزمزخرفی شدامرووووز😣😣😣😣