من یه دختر دوساله دارم و جدیدا برام جور شده برم سرکار تویه مدرسه معاون فناوری شدم...یه ماهه که رفتم و خواهرم میومد پیش بچم میموند تا بیدار شه بهش صبحانه میداد و باهاش بازی میکرد تا من برم خونه...همه جوره باهاش اوکی بود... اما الان بارد ار شده و یه هفتس که دیگه نمیاد و بچمو میذارم پیش مادرشوهرم... از وقتی اونجا میره صبحها ک میخام بذارمش کلی گریه میکنه و جیگرم کباب میشه البته بعد 5 دیقه آروم میشه اما هموم گریه اش و اینکه میگه نرو.... هی میگم چ غلطی کردم اومدم درحالیکه میدونم آینده اش برای خودم و او بهتره... اما گریه های صبحش منو میکشه واقعا 😭
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عزیزم خواهرم باشه آخرش اذیت میشه یا شوهرش میگه اون پول میگیره تو بچش رو نگه میداری، بچه هم به دیگران عادت میکنه غریبی میکنه،یا هر چقدرم خوب مواظب باشن بازم متل تو نیستن
من بچه دار شم هیچوقت نمیرم سرکار تربیت و رسیدگی به بچه برام مهمتره. نزاییدمش که ولش کنم تو دست فک و ...
ولی طرز صحبتت درست نیستا من خودم ترجیح میدم یه مادر شاغل باشم بچم پیش مادرم باشه تا یه مادر خاله زنک باشم تو خونه ک از صبح گوشی دستم بگیرم پشت مادر شوهر خواهرشوهر و جاری غیبت کنم البته این نسخه رو واسه همه نمیپیچم