من سه سال قبل با مخالفتای شدید خانوادم با همسرم ازدواج کردیم و خوبیم با هم.تو نامزدی ما رفتیم واسه خرید فرش و تیکه های بزرگی که شوهرم قرار بود بخره...از اول با همسرم قرار گذاشتیم کسی رو برای خرید نبریم چون نظر خودمون مهم تره از همه..ما رفتیم خریدیم و اینا بعد چند روز خونه مامان من بودیم خواهرم و زنداداشم هم بودن منو مامانم از خرید وسایل ریزه که بعهده ما بود اومدیم باذوق با شوهرم نشسته بودیم نگاه میکردیم وسایلو بعد خواهرم بد بد نگاه میکرد به شوهرم شوهرمم گفت چیزی شده..خواهرمم با عصبانیت گفت حالا بعدا بهت نشون میدم چیه!شوهرمم بهش برخورد و اینا یه چندروزی قهر بودن باهم..بعد آشتی کردن و ما رفتیم سر خونه زندگی حالا امروز زنداداشم یدفه از دهنش پرید که آره نسرین اینا ما رو نبردن برای خرید خواهرت اومد پیش من درد دل کرد که ناراحتم فلان بخاطر همین با شوهرم دعوا راه انداختن که هنوزم هنوزه از یاد شوهرم نرفته که چطور غرورشو خرد کردن..شما مگه واسه خرید وسایلایی ک داماد میخره کسی رو میبرین واقعا..😔