میشه برادرانه راهنماییم کنید؟!
من یکسال با یکی دوست بودم، قبل از من هم با خیلیا بوده اما حس کردم پسر ساده ایه و راست میگه ک اونا بازیچه اش کردن برا همین تموم می‌کرده، یا خودش گفت برای تلافی همزمان هم باهاشون بوده و میپیچوندشون
ولی می‌گفت دیگه خسته شده ازین رابطه های آبکی و دنبال یه عشق پایداره، خیلی خوب بود باهام خیلی دم از عشق میزد و می‌گفت کاش خدا زودتر تورو سر راهم قرار میداد تا گرفتار اونا نشم
اما از همون ماهای اول فهمیدم پیام داده ب دوست دختر سابقش، ازش قول موندن تا ابد گرفته بود و گفته بود باید هر وقت دلم تنگ شد خواستم ببینمت یا صداتو بشنوم باشی
من دیوونه شدم ... این اولین شکستم بود، اما کلی توجیحم کرد ک چون نخواسته اونا ازش کینه داشته باشند و می‌خواسته مطمئن بشه ک حلالش کردن اینطوری گفته
تو این یکسال این قضیه با بقیه دوست دخترای سابق هم تکرار شد، بعضی دخترا خودشون پیام میدادم و اونم با روی باز استقبال میکرد، هیچ حرفی هم از وجود من نمی‌زد بلکه دم از عشق آتشینی ک باهاشون داشته میزد
من هربار تا مرز جنون میرفتم گریه میکردم زجه میزدم میخواستم کات کنم اما قانعم میکرد قول میداد تکرار نکنه می‌گفت فکر نمیکردم اینقدر ناراحت بشی! منم میگفتم حالا ک دیدی چقدر برام مهمه نکن
سری آخری دیشب بود ( واتشو رو لب تابم دارم) دیدم ب دوست دختر سابقش پیام داده خوشگل بودی خوشگل تر شدی ( انگار قبلش تلفنی حرف زده بودن بعد اومدن وات) بعد هم قرار گذاشتن بره محل کار دختره ک تو پاساژ کار میکنه برسونتش خونه و رفت
من اون موقع اصلا ب روش نیاوردم گفتم کجایی گفت با دوستم بیرون بودم الان خونم، دوباره اس ام اس برداشت اومد ( اونقدر رابطمون عمیق بود ک اس ام اس بانکش رو گوشی کنه) دوباره پرسیده عزیزم بیرونی؟! گفت آره با داداشم و مهمونمون بیرونم گفت شما ک مهمون نداشتین گفت حالا بعد میگم
هر چقدر بهش گفتم حالم بده زنگ بزن انگار نه انگار
زنگامو جواب نمی‌داد پیام هم فقط همینقدر داد، ولی تو وات می‌دیدم ک ب دختره پیام میده کجایی تعطیل نشدی؟! اونم می‌گفت چند دقیقه دیگ
آخرش پیام دادم بهش گفتم به فلانی(اسم دختره) سلام برسون خداحافظ
به دختره هم تو وات پیام دادم گفتم به فلانی بگو خیلی پستی
گفت اشتباه گرفتی خواهر من همچین کسی نمیشناسم، گفتم لازم نیست نگران باشی من کاریت ندارم میدونم الان جلو فلان پاساژ قرار گذاشتی باهاش
بعد گفت بخدا من کاریش ندارم اصلا هیچی بین ما نیست فقط منو رسوند رابطتون ب خاطر من خراب نکنید من خودم شوهر دارم!!
گفتم بیخیال دیگ تموم شد من نیستم
خودش تو وات بهم پیام داد عکس دداداششو فرستاد ک ببین من خونم دروغ نگفتم، ولی اسکرین چت دختره با خودمو ک فرستادم هیچی نتونست بگه گفت بخدا مقصر دوستمه فردا برات توضیح میدم الان مهمون داریم! یعنی همینقدر براش مهم نبودم ک دیشب برای موندنم تلاش کنه، منم گفتم لیاقت حسمو و عشقمو نداشتی؛ بلاکش کردم از همه جا
بعدش هم دختره ک خونه رسیده بود انگار، تو وات بهش پیام داده بود که دیگه به من پیام نده لطفاً امشبم اشتباه کردم اومدم بین تو و عشقت فاصله انداختم، اونم گفته بود نباید بهش میگفتی! (نمیدونه من واتساپشو دارم فک کرده از زیر زبون دختره کشیدم)
صبح از تو واتش دیدم ک مثل هر روز بهم گفته صبح بخیر عزیزم ( انگار ک هیچی نشده) اما بلاکه
