الهی مث من دقیقا. منم هفته ۲۸ بودم و احتمال عفونت دادن. مرداد. بچه منم دنیا اومد. خیلی سخت تره. سخت تر از وقتی ک اصلا نبینیش. کی دردش عادی تر میشه؟
اصلا پس چ جوریه ک واسه بقیه اینجوری نبوده؟ بقیه میرن سرکلاژ میکنن. چ میدونم اسنراحت مطلق میشن و اب دریافت میکنن.
بازم خوبه واسه تو طبیعی بود. بهت گفتن کی میتونی دوباره باردار شی؟ خودت روحیه دوباره باردار شدت داری؟
خدا رو شکر کن سزارین شدی.چون بچه م ریز بود و وزنش کم بود،خیلی طولانی درد کشیدم.زایمان کردم و جفت کامل نیومد و رفتم اتاق عمل کورتاژ.نمیخام ناشکری کنم ولی بخاطر خونریزی شدید تو اتاق عمل،بردنم آی سی یو.سخت گذشت اما گذشت.
دکتر اجازه اقدام داده.دلم پر میزنه برای بارداری و نی نی
چی بگم. اخه دیگه نمیتونم طبیعی زایمان کنم.همه عمرم دوست داشتم تجربه زایمان طبیعی داشته باشم. البته الان واقعا دیکه مهم نیس. غصه هام بزرگتر از اینه ک ب اینا فک کنم. فقط میگم چون سزارینم، باید اجتمالا دیرتر از طبیعی ها باردار شم. هرچند ک من اصلا راحت نیستم. هروقت ب بچه بعدی فک میکنم. دلم میگیره. میگم چ فایده. اون ک نیس. دلم هنوز پیش همون بچه مه. خدا رو شکر نمیخوام ناشکری کنم. همسرم همه ش میگه کلی نعمت داده. یکیش گرفتع. ولی دلم بچه سده. انگار لج کرده میگه همون میخوام.😔
تو از کی ب زندکی عادی برگشتی ؟
از چقدر بعدش دکتر ب تو اجازه داده؟ گفت چندماه بعد؟
من هنوزم یاد بچه م میفتم.دلم میگیره.تو اینستا عکس نوزادی نارس رو میبنم که زنده موندن و شرایطشون رو با پسر گل خودم مقایسه می کنم.ولی مجبورم بجنگم و زندگی کنم.
دکترم گفت سومین پریود اقدام کن.
امیدم به خداست.شوهرم رو بستم به کاسنی و کنجد و گلابی و انگور.خودمم دارم مرتب گرمی می خورم.
آخی تازه زایمان کردی.فکر کردم مرداد پارسال زایمان کردی.
روزای اول خیلی سخته.ولی با اولین پریود،امیدوارتر میشی.مخصوصا وقتی که بتونی رابطه داشته باشی.فعلا افسردگی داری.مواظب باش مریض نشی.مخصوصا اینکه عفونت نکنی.من خیلی اوایلش بی تابی کردم و مریض شدم و کلی زمان برد تا خوب بشم و هنوز یکیش هم درمان نشده.
راس میگی. من از امضای تو خیلی خوشم اومد. حس خوب داره. بوی امید میده نه غم. من روزای اول خیلی سعی کردم قوی باشم. خیلی سعی کردم امید داشته باشم. سعی کردم مراعات اطرافیانم بکنم ک با غصه من، غصه میخورن. ولی نمیدونم‌چرا یهو خالی کردم. دوسه روزه شدید حالم بد شده. باید شروع کنم و انرژی های مثبت جمع کنم.
خیلی از عفونت میترسم. چشمم ترسیده. چی کار کنم؟ مراقبت خاصی داشته باشم؟
من هنوز لک بینی دارم. یه ماه نشده هنوز. میگم رابطه باعث عفونت میشه؟ ب ما اصلا از ترس این مساله رابطه نداریم. من خیلی چشمم ترسیده.
تازه میترسیم نکنه تحریک مشکلی داشته باشه.
ب قول تو خود این هم‌مساله است. چون باللخره رابطه خودس ب بهار شدن حال روحی کمک میکنه. هرچند ک من هربار ک حتی همسرم بهم دست بزنه، حس عذاب وحدان میکنم. کلا هر لذتی بدن بچه م برام حروم شده. غذا تفریح و..... حتی نمیتونم موسیقی گوش بدم. میدونم عقلاتی نیس، دست خودم نیست.
من 2 ماه بعد از زایمان سونوی واژینال دادم و یه کیست دیده شد.کیست عفونی لوله که اگه شدید بود آی وی افی میشدم.نمی دونم علت به وجود اومدنش این بود که کیسه آبم چند روز پاره بود و عفونت گرفتم یا نه.البته بعد از زایمان بواسیر گرفتم که مجبور شدم بخاطرش تو لگن آب گرم بشینم شاید عفونت از این بود.خلاصه با مصرف آنتی بیوتیک و دود عنبرنسارا و دمنوش آویشن و پونه خدا رو شکر از بین رفت.
پیش دکتر خودم نرفتم. از نظر روحی نمیتونم دیگه.
یه دکتر دیگه رفتم.گفت با شرعیش کار ندارم. از نظر پزشکی میتونی. مشکلی نداره! 😐ب نظرم چرت گفت. یه دکتر دیگه هم گفت حدود سه چهار هفته بعد سزارین میشه. ولی راجع ب لک حرف نزدیم. اون موقع نمیدونستم انقد لک طول میکشه. ولی منم تا ۴۰ صبر میکنم.
البته اخر مرداد دوباره میرم دکت. گفته ن بیا. هم دوباره میپرسم و هم میگن عفونت بنویسن چک کنن. من ب این نتیجه رسیده م ک خودمون باید حواسمون باشه و ب دکترا بکیم چی کار کنن!
ببین من حتی چند روز بعد از زایمان زنگ زده بودم از دکترم نوبت بگیرم برای معاینه و ... ،ماماش گفت که تا 40 روز لک داری،صبر کن لک تموم بشه و بعد بیا.اینا چطوری میگن میشه رابطه داشت؟البته من لک داشتم و حدود 28 روز بعد از زایمان خونریزی زیاد شد که رفتم بیمارستان ببینن چی شده که گفتن پریود شدی.با همه این تفاسیر بازم عفونت گرفتم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
