دو هفته پیش مادر شوهرم بیخودی بیخودی دلمو شکوند و بهم تیکه انداخت تو تاپیکام هست...خیلی گریه کردم و از شدت عصبانیت حتی خود زنی هم کردم و از روی عصبانیت بسیار شدید ک دست خودمم نبود چون خیلی از خود بیخود شده بودم و اصلن حال خودمو نمیفهمیدم نفرین کردم و گفتم خدایا همینجوری ک اشک دخترمو در اورد اشک عزیزشو در بیار خدایا خودت جواب دل شکسته ی منو بده حالا سه روز پیش خواهر شوهرم پای راستش خونش لخته شده و ورم کرده و بردنش بیمارستان کل پاشو گچ گرفتن و با عصا راه میره
کلید اسرار
شما بهتره روی خودت کارکنی ظرفیتت روبالاببری ک لایه حرف اینقدبهم نریزی یه حرف بی ارزش
چند روزه مادر شوهرم رفته خونه دخترش....شوهرم دیشب میگفت خواهرم فقط گریه میکنه و خواب و خوراک نداره....خیلی ناراحت شدم بخدا گفتم من بد کسیو نمیخوام ...بچه ها یعنی از اه و نفرین دل من اینطور شده؟
خودتو درگیر این حرف ها نکن
منم حامله بودم مادرشوهرم هی گیر الکی میداد دلمو شکوند
دوقیقا دوساعت بعدش داشت با بچه جاریم بازی میکرد یجوری خورد زمین دستش موند زیرش بعد النگوش یجوری کج و تیز شد کم مونده بود دستشو پاره کنه
😒زنیکه
آره حتما تو بنده خاص خدایی..... ول کن بابا واسه هرکسی پیش میاد نفرین کار پیرزناس
وا مادره اذیت کرده دختره مریض شده؟؟؟!!!
[QUOTE=150371089]منم حامله بودم مادرشوهرم هی گیر الکی میداد دلمو شکوند دوقیقا دوساعت بعدش داشت با بچه جا ...[/QUOTEواااای عزیزم 😔
صرفا از اه وناله تو نمیشه ولی دیگه اینکارو نکن چون برمیگرده تو زندگی خودت کلا نفرین گردشه دایره ای هرجا ایستادی برمیگرده بخوده و روایت داریم کسی که کسی را نفرینمیکنه در فضا معلق میماند نفرینش تا بخودش برگرده هیچ کس و هیییییییچ چیزی را هم لعنت نکنید چون هر کس در هرررررر موردی هرررررموردی حتی اگه پات گیر کرد به فرش و گفتی اه لعنتی روایت داریم دیگه هیچ خیری از اون چیز یا کس نمیبینه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
