من تجربه خودم و بهت میگم
تو مجردی ارتباط عاطفی شروع کردم با یه پسر وکیل مثل دو تا عاشق دلباخته دوتامون پر از احساس و اما با رفتاری هوشیارانه و پاااک جلو میرفتیم،۳ سال به پاش بودم سه سالی که لحظه لحظه اش قد ۳۰ سال گذشت بسکه دلباخته و شیداش بودم ،پسر کاری زرنگ و تو ابتدای موفقیت های کاری و وکالتش بود چون تازه پروانه گرفته بود،خلاصه با موفقیتاش کلی ذوق میکردم پسر با ایمان خوش چهره و ظاهر از خوبیهاش برات نگم و البته نوه خاله مامانم بود اینا گذشت تو این ۳ سال بهترین خواستگارام رو رد کردم بخاطرش،
بهترین کیس ها رو جواب رد دادم خودمم کم نبودم مهندسی کامپیوتر میخوندم و آخرین ترمم بود سال ۸۳
ایشون هم در اوج صمیمیت ارتباط عاطفی مون ته تهش بهم دقیق و صریح نمی گفت نگار کی دقیقا میام خواستگاریت یا برنامه اش چیه؟
خلاصه خواهر بعد ۳ سال چشم انتظاری دو ماه کم پیدا شد ،،،اون وقتم ارتباط موبایل و تلفن سال ۸۳ مثل الان اینقدر دردسترس نبود و منم به گمان اینکه سرش گرم پرونده هاشه و بزودی همو خواهیم دید که ناغاااافل شنیدم نامزد کرده با کی؟
یه خانم پزشک از خانواده فوق پولدار کارخانه دار که اتفاقا پدر ومادر دختر هر دو استاد دانشگاه و بسیار موفق بودند.
بعععله،آدنی که ۳ سال از بهترین روزهای عمرم رو به پاش نشستم تو ذهنم آینده رو باهاش ساخته بودم و هنوز هم بعد ۱۶ سال نتونستم یکروز فراموشش کنم منو به پول ،شرایط اجتماعی و مالی یه دختر که بعدها فهمیدم تو چت روم با هم آشنا شده بودند و ندیده و چشم بسته خدا رو شاهد میگیریم رفته بود خواستگاریش اونم تو یک ماه فروخت...
میخوام بگم البته استثنا هم وحود داره ها امااا وکیل جماعت با دید مادی و دو دو تا چهارتا به انتخاب و کیس ها نگاه می کنه و عقلایی زندگی رو پیش میبره...
اینا رو گفتم که مثل من زندگیت رو به چهار تا دایرکت این آقا ،گمان های ذهنی خودت و حدس های دخترانه ات هدر نکنی...
یا رک و پوست کنده بشین رو بروش و بهش بگو اگر واقعا به رابطه خودمون جدی فکر می کنی اقدامی انجام بده یا اینکه بهش بگو خواستگار مناسب و موجه داره
عمرت رو مثل من خراب نکن و تهشم از لجباری و حرص نری یه انتخاب عجولانه کنی...
البته آقای وکیل گذشته من الان تقاص اون روزها رو داره به شدت پس میده و در اوج پول ،ثروت،رفاه،موفقیت اجتماعی،شهرت و زندگی رویایی ... ذره ذره داره جواب پس میده چون خدا جای حق نشسته