یکی از فامیلای همسرم از این مسعول فروشای پنبه ریز شده بعد دیروز زنگ زد گفت مشاوره برای کسب کارو.. ایناست فرصت داری من خرم گفت باش بعد به شوهرم گفتم گفت نه نمیخواد
صب دیدم اد کرده منو داخل گروه اون مشاور هم بود هی حرف زد مخ منو خورد گفت سه روز باید درموردش حرف زده بشه 😬من اصلا علاقه ندارم فقط خواستم نه نگفته باشم به اون فامیل چون خانم خوبیه
حالا به شوهرم گفتم میگه مگ نگفتم جواب نده
الان موندم این دوروز دیک چیکار کنم
گفت امروزم جواب دادی ولی دیگ جواب نده
حالا چیکار کنم جواب بدم دیگ شوهرم ناراحت میشه ندم اون خانمه ناراحت میشه
وای چه قدر شبیه همیم منم دوستم بهم گیر داده فردا میخواد به زور ببرتم شرکتشون به قول شما نخواستم بهش نه بگم چون خیلی باهم صمیمی ایم بارها بارها برام قدم برداشته ولی من واقعا نمیخوام عضو نتورک بشم
چه ربطی داره چون خانوم خوبیه که نمیشه هرچیو قبول کرد بهش بگو ممنون من فکرامو کردم با همسرم مشورت کردم گفته نه خودمم وقت ندارم...
خب راهنمایی کنید
به اون خانم پیام بده بگو با عرض معذرت همسرم با این موضوع مخالفه و من گروهو ترک می‌کنم.
به همین سادگی، به همین خوشمزگی
چقد زندگی رو سخت میکنین بعضیاتون
