2777
2789
عنوان

یه خاطره عجیب از دوران دانشجویی

| مشاهده متن کامل بحث + 342 بازدید | 23 پست
واقعا از این ادمای بیشعور و متوهمه😑😑

اره الان ما به خاطر شغل همسرم یه شهر دیگه زندگی میکنیم و همیشه خدا خدا میکنم هیچ وقت به شهر خودمون برنگردیم و نبینمش چون میدونم هر چقدر ببسنمش کینه ام ازش بیشتر میشه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

😂😂😂فقط اونجا تاکسی واسه پسره گرفته متوجه شدم پسره اسکولی بیش نبوده معلوم بوده چرا نخواستیش

😂😂😂.اسکولم نبود نمیخواستم والا من از ۱۳ سالگیم پسرخالمو دوست داشتم.یعنی از وقتی فهمیدم ازدواج چیه دختر چیه پسر چیه‌.پسرخالمم منو دوست داشت خواهرش بهم گفته بود بزرگ شدیم بهم پیشنهاد داد ۱۸ سالگی.ولی گفتم زوده الان ۲۴ سالمه و ۱ ساله ازدواج کردیم خیلی سخته اینقدر سال یه نفرو بخوای بهت یا تهمت به این بزرگی بزنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز