بماند که چقدر با دختر عموم دعوا کردم ولی اون میگفت پسره رو میشناسم خیلی پسر خوبیه و این حرفا.من اونموقعا اصلا تو فاز دوستی و اینا نبودم.پدرمم فوق العاده رو این مسائل حساس بودن.همون شب امیر زنگ زد بهم.دفعه اول جواب ندادم ولی وقتی دیدم باز زنگ زد گفتم جواب بدم دست به سرش کنم.راستش حوصله دردسر نداشتم