تسنیم جان قدم پسر خوشگلت مبارک باشه انشالله
من کم وبیش در جریان مشکلاتت بودم
خوشحالم که زایمان موفقی داشتی.
فقط یادت باشه که این روزهای به ظاهر سخت دیگه تکرار نمیشه این روزها سعی کن فقط به پسرت نگاه کنی خدارو شکر کنی و از شیر خوردنش اداهاش نگاهاش بوی تنش و حتی گریه هاش لذت ببری که در آینده میفهمی که این روزها شیرینترین لحظات زندگیت بوده
شیری که به بچه میدی حتما و حتما باید عاری از استرس باشه چون که همین شیر با استرس به شدت تو سلامتی بچت تاثیر میزاره باید بعد این آروم بودن و ریلکس کردنو یاد بگیری گلم.
در مورد بخیه ها منم دقیقا مثل شما ویا شاید بدتراز شما بودم وتا یکماه نمیتونستم بشینم ولی تحمل باید کرد.راهش اینه که یه متکای بزرگ پشت کمرت بزاری جوری که نه نشسته ی کامل نه خوابیده باشی حالت نیمه درازکش اینجوری هیچ فشاری به بخیه هات وارد نمیشه ودر آغوشت به بچه شیر میدی اولش سخته ولی کم کم یاد میگیری
موقع خواب هم به پهلوی راست یا چپ بهترین حالته که اذیت نمیشی و شیر هم میتونی بدی.
نشستن تو تشت آب ولرم برای بخیه هات عالیه
وگریه کردن نوزاد کاملا عادیه هم دل درد داره و هم گاهی سیر نمیشه هر چی بیشتر شیر بخوره شیر بیشتری به سینه هات میادفقط بایدصبوری کنی تا نوزادت هم آروم آروم خوب شیر خوردنو یاد بگیره.
وقتایی که پسرت خوابه حتما بخواب تا انرژی دوباره بگیری
وسعی کن از سختیهاش هم لذت ببری به جای اینکه احساس ضعف کنی هرچند همه ی ما این حس خستگی و درموندگی رو تجربه کردیم .
آرزو میکنم قدم گذاشتن پسرت تو زندگیت شادمانی و آرامش رو برات به ارمغان بیاره عزیزم