ما مریم زیاد داریم تو دوست و اشنا و فامیل و ی مریم داریم که اونم خودشم میخواد بذ این باشه اینم ب هر طریقی خودشو میچسبونه ب اون .این هم خیلی هوا خواه این خانمه .جالبه این خانم ۴۵سالشه شوهرش رو بیرون کرده چون دیر هم بچه دار شده جوون دیده میشه مثلا ۳۸ساله.دیشب قبل از خواب شوهرم ب من که متولد ۱۳۷۳هستم و ب خودمم میرسم میگه مث ۵۰ساله ها هستی و ب اون خانم که اینهمه سن داره یک ماه پیش میگفت تو اصلا سنت بهت نمیخوره.یعنی ی بغضی از صب تو گلومو دلم نمیخواد حتی قیافه اشم ببینم .فقط دلم میخواد این ادم و شوهرم محو شن از زندگیم .این خانم شوهرشو همش بیرون میکنه از خونه .ی روز که من خونه نیودم ب من میگه من برا شوهرت شام و ناهار درست میکنم میبرم منم گفتم تو ادمی شوهرتو بیرون نکن.یا شوهرم بهم زنگ میزنه میگه من الان پیش مریمم.