یکسال و هشت ماه جداس ولی مدام بیدار میشه گریه میکنه مجبورم بیارم رو تختم
پسر منم شدیدا وابسته است پسرم نزدیک ۵سالش خیلی سخته
مردِ کوچکم روزی تکیه گاه امنی برای یک زن میشوی شانه هایت پناهگاه میشوند ودستانت امنیت بخش دستانی دیگر ومن آن روز مث امروز و همیشه به داشتنت افتخار میکنمو دختر قشنگ ترین ناز خداست و تجلی عشق و شاهکار خلقت
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
عزیزم بچه ها باهم فرق میکنن ولی هر کدومشو بین یک تا ۴ سالگی اضطراب جدایی میگیرن اصلا از خودت دورش نکن باهاش نجنگ خودش یواش یواش درست میشه نذار این ترس توش بمونه
پسرا به شدت مامانی ان منکه خیلییی دوس دارم با اینکه اذیت میشما ولی واقعا با پسرم و وابستگیش به خودم عشق میکنم
البته پسرمن ده ماهشه ولی همینکه میاد عین این گربه ها صورتشو میماله به من یا بوسم میکنه جیگرم حال میاد
جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏