یکی از فامیلامون وقتی فهمید عقد کردم اومد خونمون که چرا دخترتونو دادین به فلان کس ... بابام تا میخورد زدتش
هنوزم که هنوزه جرات روبه رو شدن باهاشو ندارم ... تو مهمونی اگه شوهرم نباشه همش سعی میکنه نزدیک بشه. .. واسه همینم دیگه تنهایی نمیرم
شوهرم ماجراشو میدونه ولی نمیدونه هنوزم چشم داره مردتیکه گاو