مامانم یه خونه خریده ک ما توش میشینیم یعنی یساله اومدیم اینجا قبلش تو یه ساختمون با مادرشوهر بودم محل کار شوهرممم اونجاس
بعد اینکه شوهرم موتور داره یعنی با موتور ۳۰ دقیقه راه هس ولی شوهرم میگه من هرشب نمیتونم بیام درهفته دوبار میاد بقیش خونه مامانش هس شب و روز حالا مشکلم اینجاس شوهرم روز ب روز اخلاقش بدتر میشه جوری ک از ۵شنبه تا امروز صبح اصلا باهم حرف نزدیم انگار براش دیگه مهم نیستم
نیمساعت راه ک چیزی نیس.بگو بیاد خونه
همش بفکر مامانش هس تا یه حرفی میزنم میگه تو میخوای منو بجون مامانم بندازی ولی موفق نمیشی همش منو ناراحت میکنه درک نمیکنه درهفته هم فقط ۲۰۰ تومن خرجی میده
وا یعنی چی خونه نمیاد!!!
یعنی چی ؟ ۳۰ دقیقه زیاده ؟ چرا باید فقط ۲ روز بیاد ؟؟
این که نشد زندگی!
بگو باید بیای خونه پیش زنت
یاعلی
۳۰دیقه ک راهی نیست
میگه نمیتونم برم ب موقع سره کار
خیلی بده آخه مگه یه استان دیگه س که نمیاد اصلا دلیل نمیشه بعدش موتور داره راحت میتونه بیاد لابد مادرش خیلی تو سرش میخونه سعی کن شوهرتو سمت خودت بکشی
یعنی مردهی راه حله شوهرتم
عاخه چه فکری با خودش کرده که میره میچسبه ور دل ننهش؟!
به نظرم مشکل از مادرشم هست که بهش نمیگه برو پیش زنت
این اصلا اتفاق خوبی نیست و عواقب بدی به دنبال داره
تا دیر نشده از مشاورهای کلینیک نی نی سایت کمک بگیر
وااای نزاربمونه فاصله بینتون بیفته..مخصوصآاگه مادرش ذات خوبی نداشته باشه..بعدشم نیم ساعت ک راهی نیست خودش اگه دلش بخواداعزیزم ۲ ساعتم باشه میادب عشق دیدنت
بخدا دیوونه شدم همه کاراش با منه وقتی اینحا میاد حموم میره لباس عوض میکنه ازونحا با یه وضعیت بدی میاد ولی ازینجا ترو تمیز میره
