بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
والا من در بدترین شرایط هم نرفتم موندم ، حتی شوهرم بهم گفته برو من گفتم من نمیرم خونم اینجاست اگه میخوای تو برو ، نمیذارم خونواده م بفهمم دعوا کردیم اما اصلا حرفاش و توهیناش یادم نمیره
دوای درد مرا هیچ کس نمیداند! فقط بگو به طبیبان دعا کنند مرا
من چون اولا اینکه خانوادم یه شهر دورن و طبیعتا نمیتونستم برم😁 ولی خداییش اگه میتونستمم نمیرفتم. چون اولا اینکه خیلی کار لوس و خنکیه. دوم اینکه کلا منو شوهرم هر جور که دعوا کنیم تا همونجا حل و فصلش نکنیم بی خیال نمیشیم. حتی اگه به زد و خورد بکشه😀. یعنی ترجیح میدیم همو بزنیم وسایل و بشکنیم و بعد حرف بزنیم و آشتی کنیم تا اینکه با فاصله گرفتن از همدیگه بخوایم چیزی رو حل کنیم. یعنی اصولا قهر نمیکنیم.
حالا خونواده هم هر چند منطقی ممکنه به خاطر علاقه ای که به بچشون دارن جانب داری کنن کار بدتر شه
صددرصد..و دیدشون نسبت به دامادشون عوض میشه
من حتی مشکلات کوچیک رو هم تعریف نمیکنم.هرچند اختلاف جدی و بزرگی هم نداشتیم تا حالا.. ولی همسرم متنفره که زندگیمون توی دهنا بیوفته حتی خانواده خودش.هیچی بهشون نمیگه حتی اگه قصد انجام کار مهمی رو داشته بشبم و از منم همین انتظار رو داره