جاش خیلی خالیه از دو روز پیش ک راش انداختیم خونمون شده ماتم کده فکر نمیکردم انقد دلتنگش بشممم انقد گریه کردم چشام میسوزه😭😭😭😭😭😭😭😭
داداش مال زنداداشه مال تو که نیست
خبر نداری اون چه دلش پر میکشه برای خونه.یادش بخیر اموزشی خیلی حس غریبی داشت
وای انقدر سخته؟😢
من داداشم۱۴سالشه
ازالان فکرمیکنم ب سربازی رفتنش بغض میکنم😢
منم وقتی خواهرم ازدواج کرد شب عروسیش تا ساعت 4صبح فقط گریه کردم از وقتی هم ازدواج کرده رفته منم خیلی تنهاشدم
یاد شبی افتادم ک شوهرم رفت اموزشی البته ما نامزدیم اون شب خونه مادرشوهرم بودم.اوووف خیلی بد بود منو مادرشوهرم چقد گریه کردیم قایمکی.
مادرشوهرم با خاهر شوهرم با پدرشوهرم صب شوهرمو بردن ک برسون محل خدمتش ک ۴ساعت راه بود.من ک طاقت نیاوردم نرفتم.
ولی زود میگذره.ایشالا بیوفته شهر خودتون.
همسر من الان شهر خودش افتاده صب تا ظهر میره میاد
من روزی دوبار زنگ میزدم.جلو خودش اصن گریه نکردم
که اخر بهم میگفت واسه حفظ ابرو حداقل یکم گریه کن.نخاستم دل نگرون من بشه.بیشتر بهش زنگ میزدم ک دلش تنگ نشه.البته همون زنگ زدنم ۳ساعت بایددزنگ میزدم تا تلفن ازاد بشه ۵مین بحرفم
داداش من خیلی مظلومه ازارش ب ی مورچه ام نمیرسه براهمین کل فامیل دوسش دارن هرکیم میاد خونمون گریه میکنه..اخه خدمت ب وطن چ کوقتیه خود وطن برا این جوونا چ خدمتی کرده ک اینا دوسال باید تنهایی و غربت بکشننن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
