سلام دوستان هجده سالمه و یه نی نی چهار ماهه دارم تورو خدا اگه میتونین یا براتون پیش اومده کمکم کنید شوهرم خیلی رفیق بازه هررزو از سرکار میاد استراحت میکنه میره دنیال رفیق بازی تا ده یازده شب از مجردیش همینطور بوده جلوشو نگرفتن بهشم چیزی میگم میگه من همینم حالم داره ازش بهم میخوره خیلی داغونم بخدا خسته شدم ازین زندگی
همیشه همه گفتن بیشتر از سنش میفهمه اما هیچوقت هیشکی نگفت بیشتر از سنش سختی کشیده...
الان یه عده میان میگن محیط خونرو خوب کن نمیره رفیق بازی ربطی نداره عادت شده براش و متاسفانه نمیتونه تغییرش بدع باید کنار بیای والا مدام حالت بدع تجربه من اینه متاسفانه
منم شوهرم یه رفیق داره بیشتر روز رو پیششه حتی کارشون هم باهم شریکن خیلی وقتا ازش بدم میاد،شوهرم خیلی اون رفیقشو دوس داره و براش از جون مایه میذاره ولی اون نه زیاد،منم نمیدونم چیکار کنم حتی بهش حسودیم میشه😐
پرسند زه ما که ایید؟گویید ما گمشـــدگان ♥هیچکســـــــــــانه پادشــــــــــاهیم♥