دوستان ببخشید من چند مدت که به اینجا اومدم زیاد اینا رو دیدم،اول بگم که من مجردم و کنکوری و بیست سالمه.اینها رو که میبینم یه نگاه میکنم ببینم که واقعا خانما رو چه چیزی حساس هستند از بدی نظافت و دعواها و ....
میدونم همه ی اینا سخته و من میخونم که خدا قسمت کرد این اتفاقا تو آینده واسم پیش نیاد.!!!ببینید اونی که باهاتون ازدواج کرده حتما اینقدر بهتون علاقه داشته که باهاتون ازدواج کرده و یه سری اتفاقات بعدش این علاقه رو کم یا زیاد تغییر میده مهم اینه چجور رفتار کنید.اینکه با یه نفر بوده یا حرف زده یا هر چیز دیگه که شما رو نسبت به زندگیتون بدبین میکنه تو لحظه از یاد ببرید سعی کنید یه کاری کنید که علاقه اش به شما زیاد بشه یه کاری کنید بفهمه اون رابطه پنهانی که داشته واقعا اشتباه بوده و کاملا پشیمون بشه با فهمیدنش و گفتنش نه تنها کاری درست نمیشه بلکه زندگیتون رو خراب تر میکنه میگه فهمیده و بخشیده این بارم روش و چندین بار دیگه تا آخر زندگیتون رو نابود میکنید.خیلی خیلی خیلی سخته با چشم خودت ببینی که بهت خیانت میشه یه چیزی باعث شده اون علاقه اش کم بشه و.. ولی تو نادیده اش بگیری و بگی اون حتما منو دوست داشته که با من ازدواج کرده.شما بزارید رو بی عقلی یا دیوانگی موقت ایشون به این فکر کن یه کاری بکنی باز بهت حداکثر علاقه رو نشون بده یه کاری بکن که اگه فهمید چه اشتباهی کرده فقط و فقط به فکر جبران باشه با خودش بگه این همون خانمیه که من باهاش این کار رو کردم من با این کارام چقدر اذیتش کردم اون وقته میبینه با این اتفاقها هنوز با علاقه کنارش هستی و تو رو با دنیا عوض نمیکنه.فکر کن حالا ته دره هستی باید اینقدر تلاش کنی باید اینقدر سختی بکشی تا با اون اوج برسی.همیشه به این فکر کن که چقدر دوست داشته که باهات ازدواج کرده.کاری نکنید که شک شما بیشتر بشه کاری نکنید از مشکوک شدنتون خبردار بشه همه این چیزارو نادیده بگیر با تموم وجودت بهش ابراز علاقه کن با تمام عشقت کنارش باش اون خودش پشیمون میشه نزارید زندگیتون نابود بشه.ان شاالله هیچ کس همچین اتفاقی براش نیفته.فقط یه خواهش میکنم یه لحظه صداش کن و ازته دلت بهش بگو دوست دارم و بغلش کن فقط این یکبار به خاطر من ببین چقدر دلش آروم میشه ببین چجور به روت میخنده.مواظب خودتون و اون سقف عاشقانه ای که باهم ساختید باشید.