مثلا اگه به رابطم با کسی حسادت میکردن میومدم هر چی که بود رو تعریف میکردم بیشتر حرص بخوره
یا اگه به خریدام حسادت میکرد میومدم مو به مو میگفتم اینارو خریدم
حالا بعضی حسودا فقط خودشونو نابود میکنن حسودای اطراف من از اونا بودن که میخواستن اونایی که بهشون حسودی میکردنو نابود کنن و رابطشونو با همه خراب کنن هر لحظه باید منتظر حملشون میبودم و بدبختی همکلاسی بودن باید تحمل میکردی اگه کاری نداشتم باهاشون قطع رابطه میکردم