2777
2789

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

من شش ساله ازدواج کردم به خاطر شغل شوهرم ۲۰۰۰کیلو متر از خانوادم دورم. تا پارسال بچه نمیخواستیم، اوایل ازدواج مشکلات مالی زیاد داشتیم منم سرکار میرفتم علاقه ایی به بچه هم نداشتم بعد پنج سال انقدر خانواده شوهرم گفتن که اقدام به بارداری کردیم همون ماه اول حامله شدم انقدر خوشحال شدم که انگار ده سال منتظر بچه بودم. دوسه روز مونده که برم سونو تشکیل قلب توی خونه تنها بودم که یک دفعه افتادم به خونریزی انقدر حالم بد شد که انگار دوراز جون همه بچه چندسالم داره فوت میشه زنگ زدم به شوهرم حدودا نیم ساعت با خونه فاصله داشت با آژانس رفتم بیمارستان گفتن باید سونو بدی الان جمعه هست دکتر سونو ما نیست آدرس یه جایی که باز هستو داد رفتم شلوغ بود به منشی گفتم باردارم خونریزی دارم گفت چون وقت قبلی نداری  امروز نمیشه جلو اون همه آدم به گریه افتادم دیگه منشی مجبور شد نفر دوم منو فرستاد داخل توی اون فاصله شوهرمم  با رنگ پریده رسید. دکتر گفت ساک حاملگی دیده نمیشه شاید سقط شده. برگشتیم خونه خیلی شوکه بودم اصلا با شوهر حرف نمیزم فقط گریه میکردم

خلاصه با پیگیری های زیاد و سونو مجدد و آزمایش مشخص شد خارج رحمی باردار شدم باید سریع تر آمپول بزم. دقیقا اون روز از بدشناسی من اکثر دکتر های شهر رفته بود سمینار تهران یا خارج کشور تمام مطبهارو تنهایی میرفتم که یه متخصص پیدا کنم برام آمپول بنویسه همشون تعطیل بودن واقعا انگار داشتم کابوس میدیدم( شاید دو سه تا دکتر توی شهر بود ولی من نمیدونستم کی هست دکتر آزمایشگاههم گفت نمیدونم کجا بری که باشه ولی همین امروز  آمپولو بزن برای فردا نزار ممکنه لولت هر لحظه پاره بشه کارت به عمل بکشه)  رفتم بیمارستان سونو و آزمایشامو مامادید  دیگه بقیه شو نمینویسم ولی چهار روز بیمارستان بستری شدم  سه تاآمپول زدم آخر سر متوجه شدم این دکتر فقط  به خاطر پول منو نگه داشته  به اصرار و رضایت همسر مرخص شدم و ده روز بعد بتا منفی شد ولی کل این ده روز به خاطر نداشتن دکتر خوب خیلی خیلی سخت گذشت از کابوس بدتر بود خانوادم کلا بی خبربودن حتی الانم از این جریان خبر ندارن.

چند ماه بعد دوباره حامله شدم ایندفعه انقدر افسرده بودم  وقتی پری عقب افتاد جرات نکردم تست یا آزمایش بدم گفتم هرچی شد شد اولین بار که صدای قلبشو شنیدم احساس کردم هیچ خوشبختی توی دنیا برای من بالا تر از این نمیتونه باشه! به جز شوهرم  کسی خبر نداشت برای سونو ان تی یه جای خوب وقت گرفتم ولی بعد دیدم دلم میخواد تولد مامانم زنگ بزنم خبر بچه دار شدنمو بهش بگم طاقت نیاوردم دوروز زودتر رفتم جای دیگه برای سونو دوباره کابوسام شروع شد هرچی نگاه میکرد عدد ان تی بالا بود، دقیقا ۲۰ دقیقا داشت سونو میکرد ولی متاسفانه عدد ان تی بالا بود دوباره مصیبت من شروع شد.

عزیزممم چی کشیدی🙁🙁☹☹

     همه زندگیم دخترم ❤❤❤وقتی بارون بباره  دیگه نمیخواهم با چتر زیر بارون راه برم غم عالم میاد توی قلبمممم دیگه بعد بارون زیبا نیست کی میتونه زیبایی بارون ببینه؟؟؟ همه رنگ هاااا شسته شده ......

دکترم پریتانولوژیست بود باید میرفتم پیش خودش ولی چون روزای زوج مطب بود و اون روز هم پنج شنبه بود دوروز باید صبر میکردم دوروز تمام غذا نخوردم فقط گریه و آرزوی مرگ برای خودم من بچه عقب افتاد نمیخوام!!! شوهرمم ناراحت که چرا صبر نکردم اون سونوگرافی که دکتر معروف شهر شنبه وقت گرفتمو برم!؟ شنبه با حال داغون رفتم سونوگرافی نمیدونم چرا رفتم من که یک بار سونو کرده بودم شاید چون تا بعدازظهر که دکترم بیاد مطب نمیتونستم صبر کنم اصلا اون مدت حالم خوب نبود و فکرم کار نمیکرد که منطقی کاری انجام بدم به هیچ کسم نمیتونستم دردمو بگم. مثل آدمای گیچ  و داغون رفتم روی تخت  سونو و با آرامش گفت سالمه عدد ان تی خیلی پایین بود برعکس سونو قبلی منه گیج هم جریانو بهش نگفتم که با دقت بیشتری بررسی کنه. بعداز ظهر رفتن پیش دکتر زنانم گفت نمیشه اصلا ریسک کرد باید یا آمینوسنتز بشی یا سل فری خیلی دلم میخواست آمینو بشم چون جوابش قطعی بود ولی دقیقا ۱۵ هفته بارداریم میوفتاد اول عید شهر ما هیچ جا برای این کار باز نبود شهرهای دیگه هم که به خاطر کرونا میخواستن راههارو ببندن بدون تحقیق یه جا رفتم آزمایش سلفری دادم بعد دوهفته مشخص شد که سالمه خیلی خیلی خوشحال شدم و ایندفعه از خوشحالی اشک میریختم.

الان ۳۳ هفته هستم هنوز ترس و اضطراب اینو دارم که جواب آزمایش سلفری درست نباشه خیلی میترسم از خدا میخوام اگر بچمه سالم نمیخواد بهم بده من موقع زایمان بمیرم همه زنا از درد زایمان میترسن من خیلی نگران لحظه ایی هستم که بخوام بچمو ببینم.  

خواهش میکنم برای سلامتی و عاقبت بخیریش دعا کنید التماس دعا دارم


دکترم پریتانولوژیست بود باید میرفتم پیش خودش ولی چون روزای زوج مطب بود و اون روز هم پنج شنبه بود دور ...

 ای جونم چقدر اذیت شدی ایشالا بچه سالم و سلامت بدنیا میاد و بغلت میگیری منم سر دخترم خیلی سختی کشیدم تو بیمارستان ریکاوری بزور فقط میگفتم بچه سالمه یا نه فقط سلامتش میخواستم بدونم 

     همه زندگیم دخترم ❤❤❤وقتی بارون بباره  دیگه نمیخواهم با چتر زیر بارون راه برم غم عالم میاد توی قلبمممم دیگه بعد بارون زیبا نیست کی میتونه زیبایی بارون ببینه؟؟؟ همه رنگ هاااا شسته شده ......
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز