خُب من تو تايپك قبليم گفته بودم ك ميخوام طلامُ بفروشم و...
حالا وقتي به مامان بزرگم گفتم گفت ن نكن يروز خواستي شوهر كني شايد برا جهيزيه به مشكل بربخوري و...
ببينيد من اصن به جهيزيه معتقد نيستم يعني حتي رسمشُ نداريم منتهي چون مامانم اينا رسمشو دارن مامان بزرگم اينجوري گفت نظر من اينه ك الان من و ي اقايي تصميم گرفتيم ازدواج كنيم خودمون دوتامون براي خونه زندگيمون بايد تلاش كنيم!
ن من برم كارت بابامو ك٣٠ سال داره كار ميكنه رو برا جهيزيه خودم خالي كنم!
يعني ته دلم راضي نيست
از اون ورمم ما خودمون رسم نداريم و كلا با پسره(بازم من ميگم هم من هم اقا)
الان مامانمو مامان بزرگم ميگن ك رسم اينطوره ك دختر جهاز ببره و...
پيدا نميشه مردي ك شرايط تو رو قبول كنه حتي ثروتمند باشه بازم توقع داره!
ك من گفتم ثروتمند باشه غلط كرده😂🤦🏻♀️
حالا شما چي ميگين من اشتباه ميگم؟!