دیگه مادرشوهرم ازاول شستشوی مغزی داده بودشون البته خواهر مادرشوهرم خیلی به مادرشوهرم ازاین چرندیات میگه که آره نزار عروسات تنها ودوتایی برن توی اتاق
اینو بخدا جلوی خودم گفت به مادرشوهرم!
دیگه هروقت دعوت کنم جاریم رو اون جلوتر میاد که مبادا باهم دوکلام حرف بزنیم وگرنه خیلی باهم خوب بودیم الان هم هستیم نه مثه قبل! فقط درحد سلام وعلیک