سلام دوستان من سیزده ساله بودم که با اصرار زیاد خانواده شوهرم عروس شدم و الان هجده سالمه و یه بچه چهار ماهه دارم چند سال با همه اخلاقای گندشوهرم سوختم و ساختم و خوب نشد که نشد تا اینکه بچه دار شدم و گفتم باید یه خونه بزرگتر بگیریم که میخام سیسمونی بیارم اینجا جا نمیشه خونمون خیلی کوچیک بود گف باشه میریم خونه پایین مامان میخان بالارو بسازن دراشو جدا میزنم که نزد من از همون اول راضی نبودم برم اونجا چونکه خونوادش اخلاق خوبی ندارن بد و قلمبه گو ان تا اینکه ساختن و ما رفتیم پایین و ننش بالا سیسمونی رو اونجا بردم الانم مث سگ پشیمونم روزی نشده به گوه خوردن خودم راضی نشده باشم خیلی اذیتم اصلا ارامش ندارم خیلی رف و امد دارن هرروز دختراش و بچه هاشون اینجان میرن میاین هی در میرنن مجبورم من درو باز کنم هرروز اینجان به هوای بچمو ببینن باباشم همش پایینه راحت نیستم ننش توقع داره من هرروز بچمو بردارم برم بالا خب منم از خودم زندگی دارم دوس ندارم زیاد برم چونکه همش تیکه میندازن بچمو هم از خودشون میدونن همش میگه بچه مایه ابنکارو بکن اینکارو نه حیاط و کثیف میکنن تا یه ودعوایی میکنیم ننش میاد پایین میگه چیشده میکم هیچی مامان خودمون اشتی میکنیم باز. تا برنج خالی درست میکنم ننش میگه بچمو تحویل بگیر گناه داره میگم خب بخره بزاره درست کنم خیلی هم خسیسه همش میگه ندارم بخدا شوهرم رفیق بازه تا حرفی میزنم میگه بچه رو بزار برو زن میگیرم بزرگش کنه اونم درکم نمیکنه میگم بریم میگه نمیریم ازینجا تو میخای منو از ننم جدا کنی خسته شدم بخدا توروخدا راهنماییم کنید خیلی افسرده شدم دلم ارامش میخاد....
همیشه همه گفتن بیشتر از سنش میفهمه اما هیچوقت هیشکی نگفت بیشتر از سنش سختی کشیده...
طلاق بگیر بچه رو بردار برو خونه بابات مردی که تا هرجی میشه به جای اینکه راه حل مشکل رو پیدا کنه میگه برو میرم زن میگیرم بچمو بزرگ کنه هیچ وقت درست نمیشه باید تنهاش بذاری تا بمیره
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
بزرگ ترین تفاوت ما با خارج سطح فرهنگ و سواد جامعه است . تا این درست نشه هم چیزی تغیبر نمیکنه !قبل از گفتن به تو چه ، فکر کن . اگه اون کار به دیگران و جامعه صدمه میزد . دیگه به خودت مربوط نیست!
عزیزم اولا که وقتی خیلی میان و میرن شما لابد خیلی روی خوش نشون میدی که اشتباهه محترمانه بهشون بفهمون که درسته تو ی ساختمون هستید اما شما زندگی خودت رو داری با همسر و فرزندت،مسئله بعدی اینه که اصلا نباید به این وضعیت جلوی همسرت اعتراض کنی که بگه داری از مادرم جدام میکنی با سیاست باید جوری رفتار کنی که همسرت فکر کنه اگر بگه بیا بریم جای دیگه تو اانقد مادرشو دوس داری که میگی نه!دورو بودن قشنگ نیست ولی بعضیا ادم رو مجبور. میکنن،با همین روش میتونی اخلاقای بد شوهرتم کم کم از سرش بندازی