چارشنبه تولد بابام به شوهرم گفتم کیک میگیرم و میریم خونه بابام اینا تاحالا واسش تولد نگرفتیم
برگشته میگه چارشنبه تولد مامانه به خواهرم گفتم بیاد اینجا تولد بگیریم
منم گفتم چرا اول به من نگفتی به خواهرت گفتی
من واسه اونروز برنامه دارم میگه سه شنبه میگیرم
منم گفتم بحث سر این نیست که کی باشه چرا اول با من مشورت نکردی فورا به خواهرت گفتی گفت به توچه خوب کردم دعوا کردیم منم زبون به زبونش گفتم
کار بدی کردم
(کرونا تو منطقمون نداریم)