2777
2789

خواهرا هم دلم پره هم راهنمایی میخوام  برترین کامل بزارم

.

.

دیشب قرار بود بریم گردش، صبح شوهرم رفت بالا بعد اومد گفت بریم فلان جا (محل کار برادرشوهرم که یه منطقه تفریحی هست) مامان بابامم باهامون میان. منم گفتم باشه. 

بعد مادرش اومد گفت شما برین اون جایی که میخواستین برین من با اون یکی پسرم میرم، گفتم نه دیگه اون اینهمه راه بیاد شمارو برداره بیایین با ما بریم چه فرق داره کجا بریم مهم گردشه به اونا هم بگیم بیان پیشمون. گفت بزار از پسرم خبر بگیرم بیام

خدایا شکرت

😩😰😰😰😰😰😰😰

وارﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻧﺴﺨﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﻫﻨﺪ👀.ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪ‌ﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ:ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ:😏ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ.ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ. ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧ‌ﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ🤗…ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ.ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎنش ﯾﺦ ﺯﺩ🙃…ﭼﻪ ﺣﻘﯿﺮ ﻭ ﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﻛﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐـ🚶🏻‍♀️ـﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ!ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧﺞ، ﺷﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑﺎﺯ ﻫـﻤﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ.😉 جایگاه شاه و گدا، دارا و ندار قبر اسـت…👩‍🦯تقواست کـه سرنوشت ساز اسـت💌 برای رسیدن بـه “کبریا” باید نه کبر داشت نه ریا💔💔

دوباره اومد گفت زنگ زدم گفت زنمم باهام میاد تنها نمونه تو خونه فوری گذاشته کف دست زنش من که نمیخوام تفریح کنم میرم دختری که پسرم میخوادش رو ببینم(همون پسرش که تو منطقه تفریحی کار میکنه دختری که پسنیدیه هم اونجاست ) 

من یه جوری شدم شوهرم به مادرش گفت تقصیر توعه برا چی بهش این قضیه رو گفتی که به زنش بگه من الان به این(یعنی من ) نگفتم! منم گفتم آره دیگه من پیشتونم ازم قایم میکنین عروسی که یه شهر دیگست قبل از من میدونه! 

خدایا شکرت

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خلاصه خدا خدا کردم مادرشوهرم بره بعد شروع کردم حرف بار شوهرم که من مگه غریبه ام بهم نمیگی حالا نمیگی به جهنم چرا پیش مادرت منو سکه یه پول میکنی منو نوکر بپزبخوریم تو گردش میبری فقط، اونم گفت خوشم نمیاد حرف بیرون تو خونه بیارم یه کم بحث کردیم خیلی دلم شکست خلاصه رفتیم اما با بغض رفتم چون نمیخواستم مادرشوهرم بفهمه که من از اینکه شوهرم آدم حسابم نکرده ناراحتم😢 

هیچ حرفی با هیشکی نزدم مخصوصا با شوهرم خونواده دختر هم خونه نبودن نشد برن وگرنه اگه میرفتن من میخواستم بشینم تو ماشین. من چیکار کنم با این شوهر که منو تو همچین مواردی میشکنه 

شما جای  من بودین چیکار میکردین وقتی رفتار برادرشوهرم با زنش و شوهرم با خودمو مقایسه میکنم از شوهرم متنفر میشم

خدایا شکرت
خلاصه خدا خدا کردم مادرشوهرم بره بعد شروع کردم حرف بار شوهرم که من مگه غریبه ام بهم نمیگی حالا نمیگی ...

خب جلو مادر شوهرت میگفتی که اگه قراره از من چیزی پنهون کنین خودتون تنهایی برین چرا منو سرکار میزارین

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   avina3030  |  1 ساعت پیش
توسط   elham73۱  |  1 ساعت پیش
توسط   negar9977  |  1 ساعت پیش