سلام بچه ها تولد برادرشوهرم بیستم بود من طبق معمول هرسال از یک ماه قبل به شوهرم میگم تولد داداشت نزدیکه یه چی براش بگیریم همیشه هم دقیقا همین موقع میگه پول ندارم خودم خورد خورد سیصد جمع کردم براش لباس یا ساعت بگیریم که آقا گفت پول ندارم بهم بده قرض پست میدم من با این همه کارام مادرشوهرم اینا فکرمیکنن من نمیزارم بخرم چیزی هم نمیگن ها ولی غیر مستقیم حالیم میکنن من الان چکارکنم حتی امروز با شوهرم دعوام شد که این همه داداشت برای ما زحمت میکشه تو زورت میاد یه کادو بهش بدی چه تولدش چه عیدیش چه کادوی ماشین خریدنش هفته دیگه هم میره سربازی حداقل باید بهش پول سرراهی بده که اونم فکرکنم بازم نده