دختر عموی من رفته بود شلوار بخره پسره فروشنده در اتاق پرو باز کرده و رفته تو ، لینم شوکه شده اون گفته اومدم کمکت کنم بکشی شلوار رو بالا و خاستم ببینم بهت میاد یا نه. این بیچاره هم ترسیده و هول شده. تو مغازه ی کم سر و صدا کرده ، تازه تو پاساژ هم بوده . پسره هم کلا انکار کرده دوربین هام خاموش بوده. دستش هم ب جایی نرسید