اول تایپیک قبلو بخونید
بچه ها نیومدن تا الان فکر میکنید میان شایدم فردا بیان از اینا هیچی بعید نیست منم خبرشون رو نمیگیرم ? رفتم به شوهرم میگم بیا پس فردا روز تولدش رو آشتی کنیم آخه واقعا دوست ندارم روز تولد یکی رو خراب کنم کلی هم تدارکات دیده بودم بعد یا آشتی میکنیم یا ادامه قهر دیگه
پرو میگه برو نمیخوام قیافه تو ببینم میری خونه ها رو جمع میکنی بعدم میگی گوه خوردم بعد باهات آشتی میکنم منم در جوابش گفتم گمشو بابا آدم نیستی شعورت میکشید این حرف رو نمیزدی تقصیر منه تو رو آدم حساب میکنم الانم اومدم پارک سر کوچه مون دوچرخه سواری بلکه حالام بهتره ماسک و شیلد هم زدم هیج ها هم نمیشینم پارک بزرگیه همه از هم دوریم و وسایل بازی و نیمکت ها رو جمع کردن