انقدر خسته بودم آخه جهازمو برده بودیم یه شهر دیگه بعد عروسی رفتیم جهاز چیدیم خسته شدم خوابیدم توی خواب و بیداری دیدم شوهرم لقمه میزاره دهنم سیب زمینی سرخ کرده بود
اولین روز کل خانواده همسرم اینجا بودن منو شش صبح فرستاد خونه مامانم. من تا ظهر گریه کر ...
وا,به جای اینکه شما برین اونجا,اونا آویزون شدن
😡وقتی مخاطبم تو نیستی ،تحت هیچ شرایطی ریپلای نکن که بخوای افکار پوسیده خودت رو به زور تو مغز من بچپونی،چون اینقدر لجباز هستم که تا ته دنیا باهات کل کل کنم،حتی اگر به قیمت حذف کاربری جفتمون تموم شه..پس وقتی جوابمو بده که فقط مخاطب حرفم تویی.تاماااااام😡
برادرزاده عزیزم زندگیت را بر مبنایی قرار بده که تاوانش را من ندهم ... 😏 😏 اصلا تو قران داریم که "عمه یتسائلون" یعنی در مورد عمه سوال میشه ازتون !! 😅😅😅😅😅
ماکارانی.الان بعد از گذشت 8سال از زندگیمون خوشمزه ترین ماکارانی رو هم درست کنم قبول نداره میگه هیچ کدومشون ب اون ماکارانی ک اونموقع درست کردی نمیرسه.ب نظرم خوشمزه هم نشده بود آخه آشپزی زیاد بلد نبودم سنم کم بود.🙈
بنده مادر یک 🙆ناز و یک 🙋♂️کاکل زری هستم💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜