قبلا گفته بودم شوهرم روي خاموش كردن چراغو اينا خيلي حساسه، جديدا يه درم بش اضافه شده كه ميگه نبايد ببنديش چون دستگيرش خراب ميشه. واقعا ديوونه شدم. هر روز مياد ميگه چرا درو بستي؟ ميگه از لج ميبنديش؟ مگه چقدر من اعصاب دارم كه هي اينو خاموش كن اونو نبند. خستم كرده بسكه غر ميزنه .خيلللي دلم گرفته
هميشه فك ميكنه خودش بهترينه و مشكل از منه ، خستم كرده . از اين غر زدناش از اين دم به دم قهر كردنا و بداخلاقيا كلافه شدم ديگه
خو نبندش
کدومدر و کدوم لامپ
محل نده! خسته میشه
اه عصبیه دیگه
منم لامپا رو خاموش نمیکنم شوهرم هی میگه خونه ما مسجده
خوب چقدر ميگه ؟ شوهر من هر دفعه ميگه و غر ميزنه بار اخرم لامپو دراورد كه ديگه يادم نره خاموشش كنم . شايد مسئله ي مهمي بنظر نياد ولي دل منو خون كرده ، ديوونه شدم از دستش. خسته شدم از غر زدناش . خسته شدم از اينكه ميخواد حتي در دستشويي هم به ميل اون باشه .
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
