سلام بچه ها تقریبا یه ماه و نیم پیش بخاطراینکه بابام نه که منظری داشته باشه ولی مقایسه بین شوهرمو خواستگار ابجیم کرد شوهرمم با بدترین شکل دعوا راه انداخت که مگه با قد من مشکل داشتی اینا هرجی تونست گفت حالو یه ماه نیمه نرفتم خونه مامانم اینا انقدر دلم گرفته دلم براشون تنگ شده نزدیکم نیستم خودم برم
ما مثل لیلی و مجنون بودیم وقتی ازدواج کردیم هنوز هم خیلی عاشق همیم
میشه لطفا واسه خونه دار شدنمون و حل مشکلاتمون یه دعا یه صلوات یا هرچی که دوست داشتین انجام بدین 😊😊😊دوستای خوبم امیدوارم و از ته دلم میخواد شما هم به ارزوهای قشنگتون برسین و اگر مشکلی دارید برطرف شه😇😇😇