مادر شوهرم خیلی بهم کم محلی میکنه هیچی از محبت براش کم نداشتم باز عروس داییشو یه رخم می کشه الان شیش ماهه خود به خود خونش راهم نداده همش با خواهرش و عروس دایی میرن خوش گذرونی و میذارن وضعیتشون و منو ادم حساب نمیکنن برای عروس دایی تولد گرفت و به من تولدم رو می دونست و تبریک نگفت بردار شوهرم به اون میگه ها هر و به من میگه زنه امیر حتی نمی گه زن داداش دلم ازشون خیلی گرفته