اینامیوفتادن دست من تاجرشون میدادم🤨🤨🤨🤨
نفهما
اسی به شوهرت بگو خونه جدا بگیره حتمااا
کیا مثل من از حرص دندوناشونو رو هم فشار میدن
ی پنجه بوکس بگیر
منم بهشون گفتم انشاله بحق حضرت عباس هرکی دروغ میگه حنجرش بسته بشه که نتونه حرف بزنه
فحشم دادن و رفتن
شوهرمم بالاخره غدارو جدا کرد و راحت شدیم و با خواهراش قهر شد و ارامش برگشت تا هنوز یکماه نشده بود که یه غده زیر گلوی خواهرش دراومد و اینا باز زنگ به شوهرم و گریه
گلوشو عمل کرد ولی دیگه نمیتونس حرف بزنه مینوشت براشون
شوهرم بهم گفت عیبی نداره ارزش نداره تو کوتاه بیا بریم عیادتش دلم سوخت رفتم ایکاش خبرمرگم نمیرفتم خلاصه رفتم و اونم گریه منم بوسش کردم و گفتم ناراحت نباش انشاله خوب میشی و منم گریه کردم بخدا دلم سوخت و حلالش کردم با ورتون نمیشه اخر هفته نشده بود تونس کلمه کلمه حرف بزنه
به امام رضا حرفام راسته
دقیقا به چه دلیلی تو این زندگی موندی؟می خوای بچه دار بشی بعد صبرا تموم بشه؟
والا آدم با کنیزشم اینجور برخورد نمیکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
