سلام یاسمن دخت هستم با تاپیک هدف همراه باشید

✅چرا نمیتونم هدف انتخاب کنم و راهکارهای آن

اگر کمی توجه کنیم می بینیم اکثر افراد هدف خاصی در زندگیشان ندارند و بیشتر به اتفاقات و شرایط روزمره عکس العمل نشان می دهند تا اینکه به طور آگاهانه هدف انتخاب کنند و بخواهند به آن برسند. خیلی از ما هم ممکن است مانند این افراد باشیم و هدف خاصی نداشته باشیم یا حداقل در بیشتر مواقع اینگونه عمل کنیم. البته همه افراد خواسته هایی دارند ولی ممکن است به آن خواسته ها به عنوان اهداف قابل دسترس نگاه نکنند.

✅اگر سرگذشت افراد موفق را خوانده باشید یا پای صحبت های افرادی نشسته باشید که در جنبه های مختلف زندگی خود موفقیت های چشمگیری به دست آورده اند، مثلا افراد ثروتمند خودساخته، کسانی که در کسب و کارشان موفق عمل کرده اند، قهرمانان ورزشی و خیلی افراد موفق دیگر و اگر از آنها بپرسید چگونه موفق شدند، در جواب خواهند گفت؛ من برای خودم هدف انتخاب کردم و مطمئن بودم که به آن می رسم.

✅1- افراد فکر می کنند هدف انتخاب کردن اهمیت ندارد

بیشتر ما در محیطی بزرگ شده ایم و به دست افرادی تربیت شده ایم که خودشان از اعتماد به نفس و عزت نفس کافی برخوردار نبودند، حالا ممکن است این عدم اعتماد به نفس و عزت نفس به دلایل مختلف پیش آمده باشد مثلا؛ اطلاعات و دانش کم، فرهنگ پایین، عقاید اشتباه، جنگ، قحطی و …، حتی امروزه با اینکه انسان توانسته است در علم روانشانسی و تربیت فرزند بسیار پیشرفت کند و به اطلاعات بسیار مهم و کاربردی دست یابد ولی همچنان شاهد افزایش عدم اعتماد به نفس و عزت نفس هستیم چه برسد به گذشته، پس طبیعی است که ما هم مانند آنها باشیم

✅لازم به توضیح است که این موضوع فقط مخصوص کشور ما نیست بلکه حدود 97% مردم جهان شرایطی مشابه را تجربه کرده اند پس ما نمی توانیم بزرگترها را مقصر بدانیم، به عبارتی می توان گفت تقریبا هیچ شخصی نیست که در یک محیط کاملا ایزوله و مملو از اعتماد به نفس و عزت نفس بزرگ شده باشد پس، از این بابت نمیتوانیم کسی را مقصر بدانیم.

حالا اتفاقی که می افتد این است وقتی افراد موفق را می بینیم یا سرگذشت آنها را می خوانیم یا از آنها می شنویم که می گویند ما هدف انتخاب کردیم و تلاش کردیم و به آن رسیدم پس شما هم می توانید هدف انتخاب کنید و به آن برسید، ولی ما چون از اعتماد به نفس و عزت نفس کافی برخوردار نیستیم، حرفهای آنها را باور نمی کنیم زیرا در خودمان نمی بینیم که ما هم بتوانیم مثل آنها شویم و هدف انتخاب کنیم و به آن برسیم بنابراین راحت ترین راه را انتخاب می کنیم:

یعنی آنها را از افراد استثنایی می دانیم یا از آن بدتر اینکه آنها را خوش شانس و خود را بدشانس می دانیم در این حالت اهمیت هدف انتخاب کردن از بین می رود.

از طرفی چون موفقیت آنها را به حساب شانس گذاشته ایم و خود را توجیه کرده ایم که هدف انتخاب کردن اهیمت ندارد و همه چیز فقط به شانس بستگی دارد بنابراین از همان ابتدا این پرونده را بسته ایم، پس هیچ وقت هم راجع به آن حرف نمی زنیم، تحقیق نمی کنیم و حتی هیچ وقت به این فکر نمی افتیم که ممکن است ما اشتباه کرده باشیم.

✅راهکار

اولین راهکار این است که روی اعتماد به نفس و عزت نفس مان کار کنیم، منظور از اعتماد به نفس در ساده ترین حالت یعنی اعتماد داشتن به خود و توانایی های خود است، شروع کنید فهرستی از موفقیتهای بزرگ و کوچکی که تا به حال به دست آورده اید، تهیه کنید، هر روز آنها را بخوانید، به خودتان افتخار کنید، برای خودتان نوشابه باز کنید و هر روز به خودتان یادآور شوید که موفقیت های بیشتر و بزرگتر از این را هم می توانید به دست آورید.

عزت نفس هم در ساده ترین تعریف یعنی، احترام گذاشتن به خود است، اینکه چقدر خودتان را دوست دارید و برای خودتان ارزش قائلید. همینکه خداوند ما را انسان آفریده است و ما را به عنوان اشرف مخلوقات دانسته پس ما خیلی ارزشمندیم، لازم است مانند یک وکیل شروع کنید به جمع آوری اطلاعات و مدارکی که ثابت کند شما ارزشمندید و حق یک زندگی عالی را دارید.

✅دومین راهکار این است که خودمان بررسی و تحقیق کنیم و اهمیت هدف انتخاب کردن را درک کنیم، برای اینکار لازم است سرگذشت افراد موفق در هر زمینه ای را مطالعه کنیم یا با افراد موفق صحبت کنیم و نظر آنها را در مورد هدف انتخاب کردن بشنویم تا کم کم به اهمیت و درک آن برسید.

✅2- افراد از شکست خوردن می ترسند

به جرائت می توان گفت یکی از مهمترین دلایلی که افراد حتی با وجود اینکه اهمیت هدف انتخاب کردن را می دانند ولی باز هم با اطمینان هدف انتخاب نمی کنند، ترس از شکست خوردن است.

شکست خوردن خیلی دردناک است و باعث رنج و عذاب ما می شود و تحملش برای ما بسیار سخت است. معمولا وقتی شکست می خوریم به خودمان قول می دهیم که این آخرین بار است که شکست می خوریم و از این به بعد دیگر هیچ وقت به خودمان اجازه نخواهیم داد که شکست بخوریم و هرگز دوباره چنین دردی را تحمل نخواهیم کرد.

✅اتفاقی که می افتد این است که چون تحمل شکست برای ما خیلی سخت است و از طرفی چون به خودمان قول داده ایم که دیگر هیچ وقت چنین دردی را تحمل نخواهیم کرد، بعد از مدتی ناخودآگاه به سمت هیچ هدفی نمی رویم و هیچگاه هدف انتخاب نمی کنیم چون احتمال شکست و درد ناشی از آن وجود دارد و ما به خودمان قول داده ایم که چنین دردی را هرگز دوباره تجربه نخواهیم کرد.

نکته بسیار مهم این است که ذهن ناخودآگاه ما طوری طراحی شده است که همیشه ما را از درد و رنج دور کند و به سمت لذت و خوشی هدایت کند و چون شکست خوردن درد و رنج دارد بنابراین ذهن ناخودآگاه ما به روش ها و طرفندهای مختلف ما را ز همان ابتدا وارد کاری که احتمال درد و رنج وجود دارد نمی کند.

✅راهکار

راهکار اول

شکست خوردن خیلی دردناک است و از طرفی هم هر کاری را که بخواهید انجام دهید، احتمال شکست وجود دارد، پس چه باید کرد؟

احتمال شکست خوردن همیشه و در هر کاری وجود دارد، نمی شود این احتمال را به صفر رساند ولی می توان تا حدود خیلی زیادی احتمال شکست خوردن را کاهش داد تا حدی که اگر شکست خوردیم نابود نشویم و بتوانیم خیلی راحت دوباره سرپا شویم.

در نظر داشته باشید نه موفقیت و نه شکست یک شبه حاصل نمی شوند یعنی موفقیت و شکست به خاطر انجام دادن یک کار درست یا اشتباه حاصل نمی شود بلکه حاصل ده ها، صدها و حتی هزاران کار درست یا اشتباه است، ممکن است یک تصمیم اشتباه بگیریم که باعث شود از مسیر درست خارج شویم ولی قطعا کارهای اشتباهی که در ادامه انجام می دهیم باعث شکست حتمی ما خواهد شد.

✅بنابراین یکی از بهترین راهکارها این است که همیشه کارهایی که انجام می دهیم و نتایج حاصل از آنها را مورد بررسی قرار دهیم و به محض اینکه متوجه شدیم در مسیر اشتباه قرار گرفته ایم سریع به مسیر اصلی بازگردیم. این موضوع را در کتابم با عنوان “مبارز درون” کاملا توضیح داده ام اینکه چگونه می توان اشتباهات را به گنجی گرانبها تبدیل کرد.

یک خلبان را در نظر بگیرید که در ارتفاع 32000 پایی از سطح زمین به سمت مقصد در حال حرکت است، در آسمان که هیچ تابلو راهنمایی و رانندگی، کوچه یا خیابانی وجود ندارد که خلبان متوجه شود که در مسیر درست در حرکت است یا در مسیر اشتباه، پس چطوری است که خلبان می تواند اینقدر دقیق مسیرش را شناسایی کند و حتی زمان دقیق فرودش را با اختلاف کسری از ثانیه پیش بینی کند؟

جواب این است به خاطر وجود ژیرسکوب یا چرخش نما

همین تکنولوژی که در گوگل مپ، اپلیکیشن های موبایل و ماشین ها هم وجود دارد، خیلی پیشرفته تر از آن را در هواپیما قرار داده اند، خلبان دائم به ژیرسکوپ نگاه میکند و به محض اینکه متوجه می شود از مسیرش خارج شده است، هواپیما را سریع به مسیر اصلی باز می گرداند، هیچ حرف و بحثی هم نمی کند فقط خیلی سریع به مسیر اصلی سوئیچ می کند. هیچگاه نمی گوید من راست می گویم و دستگاه اشتباه می کند، هیچ غروری هم در این رابطه با خرج نمی دهد زیرا قبل از بلند شدن از فرودگاه مقصد و مسیرش را تعیین کرده است و الان فقط باید در مسیر هدفی که تعیین کرده است پیش برود.

ممنون بابت همراهی شما

موفق باشید😍❤

خب از الان شروع کنیم برات هدف تعیین کنیم😁❤

فقط قبلش باید بگم باید برای شروع کلماتتو عوض کنی

هدف ندارم و نمی تونم و سخته و ....... ممنوع

بگو دارم هدف مشخص می کنم می تونم و از پسش بر میام✌❤

میخوام تو این زمینه کمکت کنم

می تونم ازت چندتا سوال بپرسم؟اگه دوست داری جواب بده

چند سالته؟

تحصیلاتت چیه؟

مهارت هات چیه؟(حتی اگه کوچیکم بود بگو مثل آشپزی خوب)