منم میگم که حق میدم
و دقیقا برای برادر خودم پیش بیاد مخالفم
ولی به نظرم خیلی خودخواهانه اس که چون من مخالفم به هم بزنمش!
اگر خیلی گذرا بود 4-5 سال طول نمیکشید
چون مادر پسره ناراضیه دو نفر رو بعد از این همه مدت جدا کردن انصافه؟ اخلاقیه؟ درسته؟
حداقل باید اجازه مشاوره رفتن رو بده!
و اینکه این مدت کنار ایشون خیلی احساس نکردم که ازش بزرگترم (یا من عقلی کوچیکم به هر حال، یا اون بزرگه! نمیدونم)
میدونم ایده آل هم سن من و یا بزرگتر از منه
ولی وقتی شده نباید به بی رحمانه ترین حالت ممکن رفتار کرد
ابن نظر من برای خواهرهایی مثل خودم و تمام مادر هایی هست که اوشون رو درک میکنن! خوبه ای وری هم به قضیه نگاه کرد
از کجا میدونه با من خوشبخت نمیشه>؟ اینکه دختری که باهاش ازدواج میکنه 6 سال از من کوچکتر باشه تضمین خوشبختی پسرشه؟