2777
2789
عنوان

مهمونی یکروز دوروز نه ده روز

| مشاهده متن کامل بحث + 1728 بازدید | 98 پست
پلو ساده بده با ماست  این دیگ جواب میده پامیشن میرن😂😂😂

عزیزم برنج کیلو ۲۰ تومنه.خالی هم بپزیم کلی میشه. من گاهی عدس پلو و استانبولی درست کردم که کمتر گوشت بزنم. ولی به هر حال خرج زیاده

من یبار مجبور بودم خونه خواهرشوهرم بمونم اونم سه وعده ،وعده سوم شوهرمو فرستادم براشون مرغ خرید آورد گفتم شاید یخچالشون خالی باشه ،اولش ناراحت شدن بعدش که توضیح دادم که اگه قبول نکنن نمیمونیم قبول کردن خبر داشتم دستشون خالیه اما مجبور بودیم دو روز تو اون شهر باشیم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

😅😅😅😅🤣🤣🤣🤣🤣دقیقا منم بوم میاد چه خنده دار نوشتی

😂😂ی سوال اینا کی بودن اومدن ده روز موندن؟بخدا با پسرم رفته بودم یک ماه مونده بودم خونه ی پدرم چون خونمون تعمیرات داشت نمیشد بمونم انقدر معدب بودم پسرم بدغذاست میگفتم ول کن مامان ی چی ساده خودم براش درست میکنم یا سهم گوشتمو نصف میکردم با پسرم دوره زمونه جوریه ک ادم نمیتونه چند روز لنگر بندازه بس ک گرونیه حالا اینا ...

وای نگو نگو بچه داداشم زنگ زد عمه میخوام دو روز بیام خونتون گفتم بیا عمه اومد پنج رو کامل موند من یه پسر پنج و نیم ساله به دو سال و نیم دارم بچه داداشم 18 سالشه خیلی پسر بزرگمو اذیت کرد اعصابم رو خورد کرد ما میخواستیم برمی خونه مادر شوهرم بهم گفت عمه مامانم نفهمه میخواین برین اونورا وگرنه میگه تو هم بیا عصبی شدم بعد داداشم فهمید زنگ زد که با عمه ات اینا بیا دیگه بسته میگفت نمیام اینقدر حرص خوردم تا رفت

گروه پائیزی بامداد خمار ، وزن فعلی 87 ، وزن هدف 63   گروه بنفش ، من به هدفم میرسم ، پس پیش به سوی هدفم
منم از اینکه بیشتر سه چهار روز بمونی جایی متنفرم حالا چه مادر باشه چه خواهر برادر چه بقیه فامیلا...م ...

دقیقا منم😖

«رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ» خدایا من از تو معجزه ای میخواهم،معجزه ای بزرگ،معجزه ای در حدخدا بودنت،تو خود بهتر میدانی،معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند🙏☺️

بعضی مهمونا علاوه براینکه ده روز وگاها بیشتر میمونن باکفش تاوسط هال میان وهمه جای خونه رو به کثافت میکشن  جوری که بعد رفتنشون باید خونه تکونی کرد وکامل خونه روشست اونا غیرقابل ترین موجودات کره ی زمینن

من یبار مجبور بودم خونه خواهرشوهرم بمونم اونم سه وعده ،وعده سوم شوهرمو فرستادم براشون مرغ خرید آورد ...

خودمم همینجورم.باور کن خونه هر کی دعوت بشم حتما یک شیرینی.یا کیک میخرم.اگه شهرستان برم بخوام دو روز بمونم‌حتما مواد غذایی میخرم

من سال اول زندگیم شمال بودم کلااونجابیم دیگه تواون یسال پسرخاله های شوهرم وزن وبچشون درهفته بعدعروسی اومدن هفته ای میموندن 

بعدشوهرم انتقالی گرفت تهران اقاهمه غیب شدن 

حالامن اصلامدل آویزون وبچسبمونیستم یکی صدبارنگه نمیرم باملاحضم کلا 

باورت نمیشه حتی دیگ زنگم نمیزدن یادم میفته خندم میگیره 

بعدازاون سرمریضی بابام من بخاطرمواظبت دوسه ماه رفتم خونه بابام اینا هم ب بهانه سرزدن بعددوسال زنگ زدن یشوهرم ک ب خانومت بگومیایم عیادت شمالم کارداریم منظورشون بودبمونن چندروزگفنم عجب یعنی اینقدگوشامون درازه 

تلفنموازدسترس خارج کردم چندروز

بماند تازه گفنن ترسیده بریم خونشون 

بعضیاکلابی وجودن فقط میخوان برن ولی کسی نیاد

وخدایی که بشدت کافیست
وااااااای دقیقا مث خونواده شوهر من چندوقت دیگه میخوان بیان برادرشوهر کوچیکمو که جلو جلو فرستادن روسر ...

بدم میاد از مادری که بچه اش بفرسته خونه کسی چطوررتحمل میکنن واقعا مادرشوهرت واقعا زن بی خیالی هست که میخواد بچه هاش از سرش باز کنه 

نیمرو بده بهشون😕😕😕😕😕تخم مرغ اب پز کن بده

تخم مرغ دونه ای هزار تومن نفری دوتا هم نیمرو کنه ده پونزده تومن پول تخم مرغ میشه نان و مخلفات بماند😂😂😂

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین             اکشف کربی بحق اخیک الحسین.                     ای بر طرف کننده غم و اندوه از روی حسین به حق برادرت حسین اندوه و مشکل من را برطرف کن.                                                   یا امام حسین با دستهای مهربونت دستمون رو بگیر وساطت کن پیش خدا شرایط کاری عزیز دلم شوهرم خیلی خوب بشه سختی هاش کمتر بشه  خدایا به حق امام حسین علیه السلام قسمت میدم کمک کن بتونم دخترام رو با اخلاق نیکو و انسان بار بیارم زیر سایه پدر و مادر بزرگ بشن و عاقبت بخیری و خوشبختی هر دوتاشون رو ببینیم 😍                    الهی امین 

من سال اول زندگیم شمال بودم کلااونجابیم دیگه تواون یسال پسرخاله های شوهرم وزن وبچشون درهفته بعدعروسی ...




درادامش خونه حالش ماگفتیم قراره بعدبازنشستگی بریم شمال خونه  بخریم دوتاسواستفاده گرهرهرخنذیدن آخ جون پس دیگه  ویلاردیفه منم وسط جمع گفتم تادلتون بخوادوبلاهست پول بیشتروبلای شیکترهرجاخواستی بگومابرات میگیریم خوردن لال شدن

وخدایی که بشدت کافیست
من سال اول زندگیم شمال بودم کلااونجابیم دیگه تواون یسال پسرخاله های شوهرم وزن وبچشون درهفته بعدعروسی ...

خوب کردی.بله ما هم داریم این مدل مهمان.که حتی با خودشون مهمان غریبه هم‌میارن. یکبار دوستم از شهر دیگه ای اومد خونمون.دوست مجردیم بود نمیدونم تلفن منو از کجا پیدا کرده بود. وقتی اومد دیدم ۳ نفر دیگه هم همراهشه گفت این خواهرشوهرمه با شوهرش و بچش. من دیگه مجبور شدم اون شمارم و کلا بندازم دور تا دوستم مجدد منو‌پیدا نکنه.پیش شوهرم خجالت کشیدم.کسی که اصلا ندیدیش با خودش مهمان دیگه هم بیاره

وای نگو نگو بچه داداشم زنگ زد عمه میخوام دو روز بیام خونتون گفتم بیا عمه اومد پنج رو کامل موند من یه ...

😂😂😂اینو میگی یاد ی چی افتادم 

پسرم تنهاست ماهم یک ماه ب خاطر تعمیرات خونه رفتیم خونه ی پدرم موندیم بعد ی پسر دایی دارم خیلی بامزه و شیطونه اومده بودن نمیدونم چی ببرن گفتم فلانی بمون دیگه ماهم اینجاییم گفت باشه 

واییییییی خیلیییسس حرف میزنه خیلی ها مخ همه مونو خورده بود 😂😂😂پسرمم عاشقشه😂مادربزرگم بنده خدا پیره از بس تو خودش حرص خورده بود فشارش رفته بود رو ۱۶😂عصر مامانش زنگ زده پاشو بیا میگه نه مامان عمه قراره برام سالاد ماکارونی درست کنه حالا سالادشو خورده ی خورده هم بریزین ببرم برا مامانم ریختیم حالا شب میگه عمه زنگ بزن مامانم بیاد دیگه مامانمم تعارف وار گفت عمه جون بمون دیگه گفت عمه باشه اگه اذیتتون نمیکنم بازم بمونم ی دفه مامانم داغ کرد گفت بچه پاشو برو خونتون دوساعته مخ مارو خوردی سالاد ماکارونی برا مامانت گذاشتی کنار ینی منو خواهرم پوکیده بودیم از خنده

من سال اول زندگیم شمال بودم کلااونجابیم دیگه تواون یسال پسرخاله های شوهرم وزن وبچشون درهفته بعدعروسی ...

آفرین دقیقا مثل خواهرشوهر من فقط بلده بیاد بخوره بره 

وقتی میرم شهرستان حتی دعوت خشک و خالی هم نمی کنه 

خدا لعنتش کنه همیشه سرش دعوا دارم چتر بازه 

من امضا ندارم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792