●۱۰♡فروردین♡ تولدمه😍خانومی گل زندگی جدیدی شروع کردم لطفا از گذشتم دیگه نپرس♥️🙏 ..................به زودی🤩😍تیکر بارداری میزنم 🤰انشالله🤲🧿💟 دعاکنید 😔 انتظار فرزند سخته😔😓😢 اگه خواستی ته دلت برام یه صلوات بفرست💙♥♥♥♥ به لطف خدا و دعای شما دوستان در من دو قلب میتپه🥰🥺♥
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
برای جشن نامزدیم داداشم یواشکی تو گوشی داماد گفته بود ما رسم داریم وقتی داماد میره بره کفش نپوشه بگیره دستش و بره خونشون اونم کفششا گرفته بود دستش و تو کوچه میرفت بره داداشمم یواشکی فیلمشا گرفت همه فهمیدند کلی خندیدند بهش.... عجیبه بعد این همه سوال برام تعجبه ک چرا باور کرده بود اخه پسرخالمه نمیدونست همچین رسمیی نداریم؟
شب عقد مادرشوهرم زوری منو برد خونشون و از بابام اجازه گرفت اونجا بخوابم
خلاصه که از خجالت دسشویی نرفتم شب تو خواب یه گ-و-ز جانانه داده بودم 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
شوهرم ميگفت از بس صداش بلند بود و ترسيدم تا صبح خوابم نبرد😂😂😂
گل پسرم ،قند عسلم...تو منو انتخاب کردی♥️که مامانت باشم ، خونه کوچیک و آرومم رو، دل تنها و مهربونم رو دیدی ،دلت خواست من همدمت باشم.خوش اومدی به زندگی من و بابایی پسر کوچولوی قشنگم♥️🐣
نامزد بودیم 13 سالم بود نمیدونستم لب چیه اصلا از روابط زناشویی هیچی نمیدونستم بعد رفتیم کافی شب بعد طبقه بالا نشستیم هیچ کس نبود خودمون دوتا این آقامونم ازم لب گرفت من فکردم گزه گرفته بود تا یک ماه میگفتم تو منو گزه گرفتی بیچاره میگفت بابا من لب گرفتم😂😂😂😂😂😂
شبه عرسی همه مهمونا رفتن منو شوهرم میخاستیم اولین رابطه مونو برقرار کنیم رفتیم تو اتاق به شوهرم گفتم روتو کن اور میخاستم لباسمو دربیارم..دیگه این عادت هیچ وقت اصلاح نشد همیشه بهش میگم روتو کن اور🤣🤣🤣🤣
گل پسرم ،قند عسلم...تو منو انتخاب کردی♥️که مامانت باشم ، خونه کوچیک و آرومم رو، دل تنها و مهربونم رو دیدی ،دلت خواست من همدمت باشم.خوش اومدی به زندگی من و بابایی پسر کوچولوی قشنگم♥️🐣
من مجردم ولی یه خاطره دارم از نامزدی خاله ام یکی از نزدیکامون داشت میرقصید همه هم سرش پول میرختن منم رفتم سرش پول بریزم ندونسته یه ۱۰۰هزارتومنی از دستم افتاد خم شدم بردارم یکی پاشو گذاشت من هی اونو هل میدادم مگه میرفت کنار😀بعد برداشتم پولو بعدا دیدم توی فیلم کارهام افتاده🤦♀️🤦♀️
برای عقدمم تو محضر داماد بهم زیر لفظی داد من تعجب کرده بودم و باورم نمیشد مامانش همچین اجازه ای داده باشه بهش زیر لفظیا گرفته بودم و تند تند همون وسط سرما انداخته بودم پایین باز کنم ببینم چیه واقعا....داداش همیشه درصحنمم قشنگ فیلمشا گرفت ک اگه کسی ندیده بود بعد ببینه