تایپ کردم میزارمش ک نگه حداکثر 5000 کارکتر مجازید
اقاااااااااااا جونم براتون بگههه ک نشسته بودم ی دفه احسان علیخانی زنگ زد به مامانم گف دخترتونو میخوایم دعوت کنیم تو برنامه ماه عسل
بعد من مثه روانیا داد میزدم هی میگفتم الان مگه ماه رمضونه
مگه ماه عسل تموم نشد
منم یه خواب افتضاحی دیدم
بعد هی به مامانم میگفتم ینی اینقد بدبختم که میخواد منو دعوت کنه؟؟؟
مامانم میگف ن میخواد ببینه چجور اینقد پولدار شدی
بعد من میگفتم من چرا یادم نمیاد پولدار شده باشم
مامانم گف چون تصادف کردی حافظتو از دست دادی(زیاد فیلم دیدم انگار)
من نمیدونم چرا همش امین حیایی قبلا تو خوابم میدیدم ازش متنفرم😑😑😑
اینقد ب فکر علیخانی خوابیدی خوابشو دیدی! ولی واقعا این علیخانی چی داره اینقد همه روش کراش دارن دهنشو وا میذاره عین عقب مونده ها ابروهاشم میده بالا اه اه
خلاصههههه لباس پوشیدم تیپ زدم ولی ساپورت پوشیده بودم کلیم ارایش کرده بودم
تا رسیدیم اونجا احسان علیخانی اب ریخت رو صورتم همه ارایشمو ماسوند
بعد خنگول گف چرا اینشکل شدی ی دفهههه هی تند تند میگف چرا یکی دیگهههه شدییییییییی
منم یبار خواب دیدم امین حیاییه با اسب اومده دنبالم دوتایی فرار کنیم و من ممانعت ب عمل میوردم
چن دیقه نگام کرد گف این چیه پات (تو خواب فک کردم غیرتی شده روم )2 ثانیه بعد ساپورتمو از پام کند گف بهمون گیر میدن برو شلوار بپوش
و احسان بیشعور منه بیچاررو با تنبان اویزان به اتاق لباس هدایت کرد
اخههههه این چه خوابی بودددد
من تو حتی عصر جدیدم نمیبینم چرا خواب این بچه پرو رو دیدم تو خواب ابرومو برد
احسااان تو چرااا برادرررررر تو چر تنبان مراااا کندیییی چرااا لحنتیییی
من دیشب خواب دیدم خارج زندگی میکنیم یه خونه شیک هم داشتیم الان پشیمون م بیدار شدم
